چکیده:
نهضت آزادی یکی از تشکلهای سیاسی تاثیرگذار در فرآیند انقلاب، که در مبارزه پارلمانتاریستی و مسالمت آمیز با رژیم پهلوی موثر بود، پس از انقلاب، با پذیرش وظیفه خطیرِ دولتموقت، نقش انتقال قدرت را ایفا کرد. اما در جریان تثبیت و تکوین ساختار قدرت حذف شد. این پژوهش با هدف بررسی علل اصلی ناکامی نهضت آزادی در فرایند ساخت قدرت در جمهوری اسلامی انجام شده است. یافتههای این پژوهش حاکی از این است که عدم هم سویی میان دالهای مرکزی و منظومههای معنایی گفتمان نهضت آزادی با مبانی فکری و ایدئولوژی غالب، از یک سو، و از سویی دیگر، تنش و تضاد میان کنشگری محافظهکارانه نهضت آزادی در جایگاه دولت موقت، با روحیات انقلابی فضای ایرانِ پساانقلابی، مهمترین علل ناکامی نهضت آزادی در فرایند ساخت و تکوین قدرت در جمهوری اسلامی بوده است. این تعارضات در پنج مولفه «شکل نظام سیاسی»، «مبانی مشروعیت»، «الگوی تعامل با غرب»، «ایرانیّت و اسلامیّت»، و «اندیشه اقتصادی» بررسی شده است. در این مقاله از روش کتابخانهای برای گردآوری اطلاعات و از روش توصیفی و تحلیلِ گفتمانی نیز برای ارزیابی دادهها استفاده شده است.
Azadi Movement was one of the most influential political organizations in the process of formation of the Islamic Revolution, which played a pivotal role during the participation in the provisional government’s new system. However, during the establishment and consolidation of the Islamic Republic of Iran, this movement faced a serious theoretical challenge with the dominant discourse and failed to gain a significant place in the structure of power in the Islamic Republic system and eventually went to the sidelines.This research aimed to investigate the main reasons for failure of Azadi Movement in the process of power structure in the Islamic Republic of Iran. Research findings indicate that conflict of the intellectual and ideological foundations of Azadi Movement with the dominant intellectual foundations in the Islamic Republic was the main reason for Azadi movement’s failure in the process of power structure in the Islamic Republic of Iran.in the Islamic Republic of Iran.
خلاصه ماشینی:
پس میتوان دو دوره مختلف با نظم گفتمانی متفاوت را ترسیم کرد (تعبیر بازرگان در عنوان کتاب مشهورش – انقلاب ایران در دو حرکت – ناظر بر همین دوره بندی است ): عصر جنبش و انقلاب ← وحدت نیروها و گفتمان ها بر مبنای ستیز با «دیگری[رژیم شاه ]» عصر تثبیت و نهادسازی← تعارض نیروها و تخالف گفتمانی بر مبنای غیبت «دیگری اجماع آفرین » این نوشتار در پی پاسخ به این سئوال اصلی است که علت ناکامی نهضت آزادی در فرایند ساخت قدرت چه بوده است ؟ نتیجه پژوهش نشان میدهد که عدم همسویی دال مرکزی و منظومه های معنایی گفتمان نهضت آزادی با مبانی فکری و ایدئولوژی غالب زمینه ساز منازعات در عرصه سیاسی و نوع نقش آفرینی در فرآیند ساخت قدرت و در نهایت از دور خارج شدن آنان در مرحله استقرار نظام اسلامی بوده است ؛ فی الواقع هم در سطح گفتمانی بین دو جناح تنش وجود داشت و هم این که رویکرد نهضت آزادی در دوران تثبیت به نسبت جناح های اسلامگرا به شدت محافظه کارانه بود و آن روحیات انقلابی که مورد نظر فضای عمومی جامعه بود در عملکرد آنان دیده نمی شد.
روند ساخت قدرت در جمهوری اسلامی و تقابل های گفتمانی نهضت آزادی با نیروهای اسلام گرا منشاء قدرت : تصاعدی یا تنازلی پس از پیروزی انقلاب برای ایجاد ساختار جدید لازم بود که نخست نوع نظام سیاسی تعیین گردد.
نهضت آزادی ایران یکی از این جریان ها بود که در چهارچوب فکری آن نوعی تنش و تعارض گفتمانی با مبانی فکری انقلاب اسلامی (البته آن گونه که در گفتمان جناح اسلامگرا صورت بندی میشد)، وجود داشت .