چکیده:
همجواری شبهقاره هند و خراسان بزرگ در دوره اسلامی تاریخ سیاسی این دو ناحیه را با یکدیگر پیوند داده است. بر اساس گزارشهای تاریخی، گسترش اسلام در شبهقاره و شکلگیری حکومت مسلمانان در هند ریشه در تحولات سیاسی خراسان داشت. هندوان نیز در عرصههای سیاسی و نظامی برخی دولتهای اسلامی خراسان بزرگ حضور داشتند. همچنین غزنه که دروازه خراسان به هند شناخته میشد، نقش مهمی در رویدادهای سیاسی خراسان و هند در این دوره داشت. از اینرو مسئله اصلی پژوهش اینست که چنین موضوعاتی نشان از پیوستگی تاریخی رویدادهای خراسان بزرگ و شبهقاره هند دارد؟ آیا میتوان با چنین رویکردی، به مطالعه تاریخی این دو ناحیه پرداخت؟ در این پژوهش با بررسی رویدادهای سیاسی مرتبط با این دو منطقه در سده اول تا نیمه اول سده هفتم هجری و بر اساس دستاوردهای این تحقیق، در مطالعات هندشناسی و خراسانشناسی، میتوان با رویکرد جدیدی به میراث تاریخی مشترک این دو سرزمین توجه کرد.
The contiguity of the Indian subcontinent and Great Khorasan in the Islamic period has connected the political history of these two regions. According to the historical reports, the development of Islam in the subcontinent and formation of Muslims government in India originated in Khorasan political changes. Also, Indians were present in political and military arenas of some Islamic governments of the Great Khorasan. Also, Ghazni, which was known as the gate of Khorasan to India, had a significant role in political events of Khorasan and India during this period. Hence, the main issue of the research is whether such these subjects indicate the historical continuity of the events of Great Khorasan and Indian subcontinent? Is the historical study of these two regions possible through this approach? In this research by considering political events relevant to these two regions in the first century to the first half of the seventh century AH and according to findings of this research, it is suggested that in Indology and Khorasan studies the common historical heritage of these two regions could be considered through a new approach.
خلاصه ماشینی:
از اين رو مسـئله اصـلي پـژوهش اينست که چنين موضوعاتي نشان از پيوستگي تـاريخي رويـدادهاي خراسـان بـزرگ و شبه قاره هند دارد؟ آيا ميتوان با چنين رويکردي، بـه مطالعـه تـاريخي ايـن دو ناحيـه پرداخت ؟ در اين پژوهش با بررسي رويدادهاي سياسي مرتبط با اين دو منطقه در سـده اول تا نيمه اول سده هفتم هجري و بر اساس دستاوردهاي ايـن تحقيـق ، در مطالعـات هندشناسي و خراسان شناسي، ميتوان با رويکرد جديدي به ميراث تاريخي مشترک اين دو سرزمين توجه کرد .
آنچه در مقاله حاضر در ارتباط با جغرافياي اين دو منطقه اهميت دارد همجواري بخش هايي از خراسان بزرگ و شبه قـاره هنـد در دوره اسلامي است که مورد توجه جغرافيدانان و مورخان مسلمان قرار گرفته بود (نک .
براي نمونه در اين دوره بيشترين صوفياني که به هند مهاجرت کردند از منطقه خراسان بزرگ بودند (نک .
اين قصه منظـوم سروده موبدي زردشتي قرن ١٠/ ١٧م در هند است و بـه روايـت مهـاجرت زردشـتيان منطقه خراسان به شبه قاره در دوره فتوحات پرداختـه اسـت (کيقبـاد، ٥-٢٣.
آنها در اين سـال هـا بـه طـور منظم در مناطق هند و خراسان در رفت و آمد بودند و از ظرفيت هاي سياسي هر منطقه براي تحکيم قدرت خود بهره ميبردند.
حضور غوريان در خراسان و هند در گزارش هاي تاريخي مربوط به سال هاي ٥٩٩ تا ٦٢٦ در عرصه هاي نظامي، سياسي و فرهنگي بازتاب داشته است .
به گزارش ابن اثيـر، معزالدين از توان نظامي خراسان و هند براي حضور در هر دو منطقه بهره ميبرد (همو، ٢١٣/١٢).