چکیده:
داوریهای سرمایهگذاری به سبب ماهیت نامتقارن خود که از تفاوت اساسی موجود میان طرفین دعوی یعنی خواهان به عنوان یک سرمایهگذار خصوصی و خوانده به عنوان دولت میزبان سرمایه ناشی میشود، چالشهایی با خود به همراه دارند. طرف سرمایهگذار در کسوت خواهان، علیه دولت میزبان طرح دعوی میکند اما در مقابل، دعاوی تقابلی که دولتها برای تغییر روند جاری در دعاوی سرمایهگذاری (که در آن، محکوم نهایی معمولا دولت است) مطرح مینمایند، با چالشهای اساسی مواجه میشوند که ناشی از عدم پیشبینی امکان طرح دعوی تقابل برای دولت و نیز عدم امکان اعمال تعهدات ذیل حقوق بینالملل بر سرمایهگذار میباشد. این خلأها درکنار امکان نقض موازین حقوق بشر از جانب سرمایهگذار، در نهایت منجر به عدم جبران حقوق تضییع شده طرف ثالث یعنی قربانی مستقیم نقض حقوق بشر در این روند میشود. دعوی اورباسر و سی.ای.بی.بی علیه آرژانتین از جمله دعاوی دولت- سرمایهگذار است که دیوان داوری ایکسید برای نخستین بار دعوی تقابل دولت میزبان بر مبنای نقض حقوق بشر را میپذیرد و آن را به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد؛ هرچند که سرانجام دولت در اثبات ادعای خود باز مانده و دعوی تقابل در ماهیت رد میشود.
Investment arbitrations have their own challenges due to their asymmetric nature, which arise from the essential difference between the parties to the claim. The investor on the basis of the investment agreement can bring a claim against the host State, but on the contrary, the counterclaim by States for changing the current process of investment arbitration, in which the ultimate conviction is usually for the State, faces with a number of fundamental challenges. This is due to the non-anticipation of the possibility of counterclaim by States and the difficulty of imposing the obligations of international law on investors. These gaps along with the possibility of violation of human rights by the investor, ultimately, lead to non-compensation of third-parties, who are in many cases the direct victims of human rights abuse in this process. Urbaser v. the Argentina is the first ICSID case which the ICSID arbitration tribunal accepts a counterclaim of a State based on human rights violations and puts it into detail analysis; although finally the State remained unable to prove its claim, and the counterclaim had been rejected in merits.
خلاصه ماشینی:
شرايط مذکور بستري براي سرمايه گذاران و شرکت هاي فراملي فراهم کرده است تا از سويي به عنوان بازيگراني به اصطلاح «منفعل » که شخصيت حقوقي بين المللي ندارند، از ذير بار تعهدات حقوقي بين المللي شانه خالي کنند و از ديگر سو به سبب ظرفيت هايي بالقوه اي که در اختيار دارند و نيز امکاناتي که براي آنها جهت طرح دعوي در محاکم داوري فراهم شده است ، نقش برجسته اي در روندهاي بين المللي، اجرا و حتي شکل گيري حقوق بين الملل ايفا نمايند.
بارزترين مثال در اين زمينه دعوي ناشي از يک سرمايه گذاري ديگر بين همان طرفين است Christoph Schreuer & Others, The ICSID Convention: a Commentary: a Commentary on the Convention on the Settlement of Investment Disputes between States and Nationals of Other States, (Cambridge [England], Cambridge University Press, 2009), at 751.
٣ ديوان در خصوص حقوق قابل اعمال بر روابط طرفين به بند ٥ ماده ١٠ اشاره ميکند که بيان ميدارد: «ديوان داوري ميبايست تصميم خود را بر مبناي اين معاهده «و» جايي که مناسب است ، بر مبناي ديگر معاهدات مابين طرفين ، حقوق داخلي طرفي که سرمايه گذاري در سرزمين وي انجام شده و اصول کلي حقوق بين الملل اتخاذ کند» که براي احراز «مناسب بودن »، مباني حقوقي ديگر بايد به معاهده مربوط بوده و يا به آنها ارجاع داده شده باشد.
- Guntrip, Edward , “Urbaser v Argentina: The Origins of a Host State Human Rights Counterclaim in ICSID Arbitration?”, available at: https://www.
- Guntrip, Edward , “Urbaser v Argentina: The Origins of a Host State Human Rights Counterclaim in ICSID Arbitration?”, available at: https://www.