چکیده:
هنر و ادبیات هر دوره با زمینههای اجتماعی خود پیوندی ناگسستنی دارند و تحول آنها، فرایندی اجتماعی است. جامعهشناسی ادبیات، یکی از شیوههای نسبتا نوین در مطالعات ادبی است. در این شیوه به بررسی ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با ساختار و تحولات جامعهای که اثر مولود آن است میپردازند. آنچه در جامعهشناسی ادبیات بالاخص نظریه بازتاب از اهمیت بیشتری برخوردار است، انعکاس تصویر جامعه در جهان تخیلی و هنری اثر ادبی و شکلهای مختلف آن است. این شیوه در پی آن است تا با مطالعهی آثار فرهنگی و هنری و رمزگشایی و درک زبان این آثار، آشکار نماید که فرم و محتوای آنها، بازنمایی مضامین گوناگون از مسائل سیاسی و اجتماعی گرفته تا سایر تجربیات فردی و چالشهای هویتی است. به همین دلیل در این مقاله با استفاده از نظریهی بازتاب نمایشنامهی «آی باکلاه آی بیکلاه» غلامحسین ساعدی در دهه چهل شمسی مورد مطالعه قرار گرفته و تاثیر و تاثّر جریانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر این نمایشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. این تحقیق برپایه این فرضیه شکل گرفته که نمایشنامههای غلامحسین ساعدی به طور مشخص بازتابی از جریان های سیاسی و اجتماعی زمانه هستند و از این جریانها ارزش و اعتبار میگیرند. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق این است که: ویژگی های سیاسی و اجتماعی، چگونه و از چه جنبه هایی می توانند در درام بازتاب پیدا کنند؟ و چگونه ساختار و محتوای درام از این ویژگیها متاثر می شوند؟ این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده و پس از ازریابی و تحلیل برآیند مطالعه، داده ها به صورت تحلیلی و توصیفی مورد ارزیابی قرار می گیرند.
The art and literature of each period are inextricably linked to their social contexts, and their evolution is a social process. Sociology of literature is one of the relatively new methods in literary studies. In this method, they study the structure and content of the literary work and its relationship with the structure and developments of the society from which the work is born. What is more important in the sociology of literature, especially the theory of reflection, is the reflection of the image of society in the imaginary and artistic world of the literary work and its various forms. By studying cultural and artistic works and deciphering and understanding the language of these works, this method seeks to reveal that their form and content represent various themes from political and social issues to other individual experiences and challenges. It is an identity. For this reason, in this article, using the theory of reflection, we will examine the play “I Ba kolah I B kolah” by Gholam Hossein Saedi in the 1940s and the influence of political, economic and social currents on this play.
خلاصه ماشینی:
جامعهشناسی ادبیات و نظریهی بازتاب که یک شاخهی علمی بسیار نوپا در ایران است، به ما کمک میکند تا به نحو بهتری آثار هنری و فرهنگی را بشناسیم، تفسیری عملی و کاربردی از این آثار به دست آوریم و به بهترین وجه از آنها برای حل مسائل و بحرانهای انسان امروزی استفاده کنیم.
بنابراین جامعهشناسی تنها از این راه میتواند رویکرد خود به ادبیات و هنر را تعبیر و توجیه کند که نشاندهد اثر هنری براساس شبکهای از مناسبات با واقعیتهای ارجاعی، متون گذشته و مخاطبان ساخته میشود.
این دهه در عین حال، دههی انقلاب سفید و اصلاحات ارضى و شناختن حق رأى زنان از یکسو و پیدایش کنفدراسیون و جریانهاى چریکى و مبارزه با حکومت شاه از سوى دیگر است که اینها همه نشان از تغییرات اساسی و جدی در جامعهی ایرانی و به تبع آن در ساحت فرهنگی و هویت فردی و تشخص اجتماعی انسان ایرانی دارد.
اما وجه غالب اکثر این نظریهها آن است که اگر تغییر و نوسازی از طریق دولت و بسیج سیاسی، بدون تقویت و توسعهی اجتماعی و فرهنگی صورت گیرد و مردم جامعه مراحل تغییر را به مرور طی نکرده باشند، اغلب بینتیجه شده و حتی وضعیت را بدتر و وخیمتر از قبل خواهد کرد.
وقتی جامعه توانست با این آدمها ارتباط برقرار کند، نشانهها و سمبلها را درک کند و وجوهی از شخصیت اجتماعی خود را در میان آنها ببیند، روح حقیقی زمانه به اثر هنری راه پیدا کردهاست و بازتابی از جامعهی خویش است.
همچنین به طرزی غمانگیز، نشانگر سطح فرهنگی جامعه و میزان درک و فهم مردم از وضعیت سیاسی و اجتماعی خود است.