چکیده:
هدف این مقاله بررسی الگوهای مدیریت و هزینهکرد پول در روابط میان زوجین و عوامل اقتصادی اجتماعی مرتبط با آن است. جامعه آماری این پیمایش مقطعی، کلیه افراد متاهل شهر تهران بوده و 1736 نمونه به شیوه خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده است. یافتهها نشان میدهند حدود نیمی از زنان و مردان متاهل شهر تهران از شیوه هزینهکرد پول در خانواده خود رضایت ندارند و بخش قابل توجهی نیز، از میزان درآمد و هزینهکرد همسر خود اطلاع دقیقی ندارند. سه الگوی مدیریت و هزینهکرد اشتراکی با 8/30 درصد، جداگانه مرد با 1/28 درصد و تخصیصی مرد به زن با 26 درصد، به ترتیب بیشترین فراوانی را در خانوادههای شهر تهران دارا هستند. میان مدیریت و شیوه هزینهکرد پول با نشاط زناشویی رابطه معناداری وجود داشته و این ارتباط در زنان قویتر از مردان است. همچنین نتایج نشان داده که الگوهای هزینهکرد پول غالبا با درآمد و تحصیلات زوج و اینکه خانواده تک درآمد یا هر دو درآمد باشد، رابطه معنادار داشته و این یافتهها، نظریه منابع قدرت را تایید میکنند. اهمیت مدیریت و شیوه هزینهکرد پول در روابط میان زوجین و وجود آنومی در این حوزه، توجه خاص و سیاستگذاری بهینه را میطلبد.
The aim of this article is to assess the management and money spending patterns among couples and related socioeconomic factors. Statistical population of this cross-sectional survey was all married women in Tehran and 1736 samples were selected using multi-stage cluster sampling. The findings show that about half of married women and men in Tehran are not satisfied with the way of management and money spending in their families and a significant percentage were not aware of their spouse’ exact income and her/his style in money spending. Three patterns as sharedmanagement and spending money with 30.8 percent, male independent management with 28.1 percent and allocative man to woman with 26 percent were the most prevalent patterns of management and money spending in families in Tehran. There appeared a significant relationship between management and money spending with marital happiness and this relationship was stronger among women than men. In addition, the finding showed that the patterns of spending money are related to income, couple’s education and whether the family is single income or dual income. These results are consistent with the Resources Theory. Given the importance of management and money spending patterns in couples relationships and existence of anomy in this area, appropriate policies are suggested
خلاصه ماشینی:
در بررسي رضايت زندگي زناشويي و عوامل مرتبط با آن که از موضوعات مورد توجه 1- Edwards 2- Blumstein and Schwartz 3- Pahl 4- Vogler and Pahl 5- Fleming 6- Aniol and Snyder 7- Britt 8- Burgoyne 9- Burgoyne and Lewis 10- Nyman 11- Kirchler 12- Sutton 13- Layard محققين رشته هاي مختلف ميباشد، عمدتا تمرکز بر عوامل اقتصادي و اجتماعي مانند سن ، تحصيلات ، مدت زمان زناشويي و غيره بوده است .
همچنين وگلر و همکاران (٢٠٠٦) در مطالعه ديگري يافتند که تقريبا نيمي از زوجين سيستم مديريت اشتراکي 1- Laporte and Schellenberg 2- Allocative Income Management Strategy 3- Pooled Strategy 4- Separate-Income Strategy 5- Partially 6- Completely 7- Blended Families 8- Singh and Bhandari 9- Joint family پول دارند.
1- Burgoyne and Morison 2- Yodanis and Lauer 3- Treas 4- Bonke and Poulsen 5- Hiekel عليرضانژاد و همکاران (١٣٩٣) نشان دادند زنان به چهار نوع منبع مالي شامل خرج خانه ، پول تو جيبي، حقوق ماهيانه و ارثيه دسترسي دارند و با افزايش دسترسي ايشان به منابع مالي، لزوما کنترل آنان براين منابع افزايش نمييابد.
بنابراين سن ، درآمد، تحصيلات ، تفاوت تحصيلات و درآمد زن و شوهر، تک درآمد يا هر دو درآمد بودن خانواده ، مدت زمان زناشويي و داشتن فرزند به عنوان منابع قدرت در خانواده مطرح بوده و فرضيه هاي رابطه شيوه مديريت مالي و هزينه کرد پول با مجموعه اي از متغيرهاي اقتصادي و اجتماعي فردي (سن ، درآمد، تحصيلات ) و متغيرهاي زوجي (مدت زمان زناشويي، نسبت درآمد، نسبت تحصيلات ، تک درآمد يا هر دو درآمد بودن زوج ، داشتن فرزند) مفروض است .