چکیده:
اگرچه مفهوم مهاجرت برپایه تعاریف کلاسیک جمعیت شناختی مستلزم جابجائی مکانی و تفاوت بین محل تولد و محل اقامت معمولی است، اما بسیاری انسانها در کشور زادگاهی خویش همواره سودای مهاجرت در سر میپرورانند و تمایل دارند تا در فرصت مناسب مهاجرت کنند که در این مقاله از آنان باعنوان "مهاجرین بالقوه" یاد میکنیم و برخی از مهمترین الگوها و تعیینکنندههای مرتبط با تمایل آنان به مهاجرت خارج از کشور را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم. تجزیه و تحلیلهای این مقاله مبتنی بر دادههای پیمایش مقطعی است که جمعیت نمونه آن شامل 4267 نفر مردان و زنان 15 ساله و بالاتر ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستانهای منتخب ایران میباشد. مطابق نتایج تحقیق، نزدیک به نیمی از جمعیت موردمطالعه تمایل به مهاجرت دارند. همچنین نتایج نشان داد که تمایل به مهاجرت بطور برجستهای تحتتاثیر سه دسته متغیرهای عمده مشتمل بر متغیرهای جمعیتشناختی از قبیل سن، جنس، محل سکونت، وضعیت تاهل، تحصیلات و متغیرهای مرتبط با نگرش جنسیتی و دینداری است. علاوه براین، انگیزههای اقتصادی و شغلی نقش بمراتب مهمتر و تعیینکنندهتری در تمایل به مهاجرت ایفا میکنند. بطور خلاصه، یافتههای تحقیق حاضر در چارچوب نظریه کلاسیک جاذبه و دافعه مهاجرت و نظریه جمعیت شناختی مهاجرت موسوم به گذار مهاجرتی تبیین میگردد.
While the definition of migration concept requires the movement from birthplace to a different residential place, many people are living in their home-country with a dream of emigration. They are identified here as 'potential emigrants' and the main patterns and determinants of their emigration tendency are examined in this study from a socio-demographic perspective. The results of this article is based on a survey conducted in rural and urban areas of Ahvaz, Babolsar, Bojnord, Esfarayen, Gonbad Kavos, Hamadan, Kamyaran, Khoramabad, Mahmoudabad, and Saghez. The survey includes 4267 males and females aged 15 years old and over. According to the results of this analysis, about half of the respondents have a tendency toward emigration. However, further detailed results show that this general pattern is substantially affected by demographic determinants (such as age, gender, place of residence, marital status, and level of education), gender attitude and religiosity. In addition, economic and occupational motives tend to play a more important role in tendency towards migrating overseas. In sum, the results of this study can be summarized and explained in accordance with the classic migration theory and the demographic theory of migration so-called 'migration transition'.
خلاصه ماشینی:
مهاجرين بالقوه در ايران : تبيين جمعيت شناختي و اجتماعي تمايلات مهاجرت به خارج از کشور * يعقوب فروتن (تاريخ دريافت : ١٣٩٧/٢/١ تاريخ پذيرش : ١٣٩٧/٦/١) چکيده اگرچه مفهوم مهاجرت برپايه تعاريف کلاسيک جمعيت شـناختي مسـتلزم جابجـائي مکـاني و تفاوت بين محل تولد و محل اقامت معمولي اسـت ، امـا بسـياري انسـانها در کشـور زادگـاهي خويش همواره سوداي مهاجرت در سر مـي پروراننـد و تمايـل دارنـد تـا در فرصـت مناسـب مهاجرت کنند که در اين مقاله از آنـان بـاعنوان "مهـاجرين بـالقوه " يـاد مـي کنـيم و برخـي از مهمترين الگوها و تعيين کننده هاي مرتبط با تمايل آنان به مهـاجرت خـارج از کشـور را مـورد مطالعه و بررسي قرار مي دهيم .
در همين چارچوب ، در اين تحقيق "مهاجرين بـالقوه " را کـانون اصـلي توجـه قرار داده ايم تا بتوايم در حد توان يافته هاي علمي و شواهد پژوهشي بـراي ايـن پرسـش هـاي اصلي و کليدي تحقيق ارائه دهيم : مهمترين الگوها و انگيزه هاي مهاجرت آنان کدامنـد؟ بطـور مشخص ، تمايل آنان به مهاجرت تا چه اندازهتحت تاثير متغيرهاي جمعيت شناختي (مانند سن ، جنس ، محل سکونت ، وضعيت تأهل و تحصيلات )، نگرش هاي جنسيتي و دينداري است ؟.
علاوه بر اين ، نتايج تحقيق شيري و شاه مرادي (١٣٩٠) درخصوص گـرايش بـه مهـاجرت خارج از کشور در ميان دانشجويان دختر دانشگاه شيراز نشانگر آن است که نگرش دانشجويان درباره گرايش به مهاجرت از کشور تابعي از عوامل متعدد (شامل وضعيت تأهل ، منشأ قـومي ، محل سکونت ، طبقه ي اجتماعي ، جايگاه علم و پژوهش ، جايگاه زنان تحصيل کرده ، تحصيلات پدر و مادر) مي باشـد.