نویسنده: نجاتی حسینی، سید محمود؛
اندیشه علامه طباطبایی پاییز و زمستان 1397 - شماره 9 (28 صفحه - از 97 تا 124 )
در تاریخ اندیشه، بهعنوان دانشی تخصصی که با مطالعة تاریخی تبارشناختی تکوین اندیشهها سروکار دارد، نقطة عزیمت علم انسانی مدرن است و سپس «روشنگری» اوج علم انسانی-اجتماعی مدرن تلقی شده و درنهایت، «جامعهشناسی»، ملکة علوم اجتماعی، به قولِ اگوست کنت، بهعنوان میراثدار همة آنچه علم اجتماع مینامیم و میدانیم، تثبیت شده است. از اینحیث، آنچه که امروزه بهعنوان میراث نیم هزارهای از خانوادة بزرگ معرفتی فکری علوم انسانی- اجتماعی مدرن در جامعهشناسی میبینیم، محصول طبیعی یک تاریخ غربی مدرن از اندیشهورزی فلسفی، فرهنگی و اجتماعی کاملاً منسجم و منطقی و متدیک و تئوریک است. چیزی که در جهانهای غیرغربی، بهویژه جهان رقیبِ غرب، جهان اسلام، بهعنوان یک «سنّت معرفتی عقیدتی» پرپیشینه، با قدمتی یک ونیم هزارهای شکل تاریخی متمایز و شکلبندی اجتماعی فرهنگی متفاوت به خود دیده و گرفته است. از منظر فلسفه علوم انسانی مواجهه علامه طباطبایی است دراین موضع محل تأمل است. مقاله حاضر نیز روایت این مواجهه است. داستان علّامه طباطبائی نیز، بهعنوان سرحلقة آخرین فیلسوفان سنّتی مسلمان در عصر شبهمدرن جهان اسلام و «خردهجهان شیعی»- یعنی جهان یک اقلیت فرهنگی مذهبی پرشور از معارف مذهبی، کلامی، فلسفی و دانشی است که از توابع جهان اسلامی کلان است- و نیز از منظر متنی، در قالب همین مسئلۀ جامعهشناختی و از منظر زمینهای، در بطن همین بافتار تاریخی سنّتی دینی، قابلروایت است. این مقاله، داستان مواجهه و چالشِ نمایندة سنّتی فلسفة اسلامی و دانشهای اسلامی و معارف شیعی با فلسفة علمی و علم انسانی مدرن است. و همچنین روایتی است از امکان و ظرفیتهای بالقوة یک فلسفة سنّتی برای شکلدادن به یک شبهفلسفة علم انسانی از نوع مقدماتی آن از سوی علّامه طباطبائی.
کلیدواژه ها:- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)