چکیده:
این مقاله ضمن تصریح بر اهمیت تعیین کننده های اجتماعی سلامت و بیماری، مناسبات بین درد مزمن و فقر را به مثابه مهمترین تعیین کننده اقتصادی و اجتماعی آن مطالعه می کند. برای تحقق این هدف، روشهای های پژوهش کیفی و به طور مشخص اتنوگرافی رِوایی، و حدود نه ماه حضور مستمر در میدان و انجام مشاهده و مصاحبه روایی با بیماران اسکلتی دارای درد مزمن بکار گرفته شده است. برای تحلیل دادهها از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون و از مدل سیال میلز و هابرمن استفاده شده است. یافتههای این جستار نشان می دهد که نوعی درهم تنیدگی یا همافزایی در شرایط محیطی، شاخصهای جمعیتشناختی و دیگر تعیین کنندههای احتماعی در خصوص درد مزمن وجود دارد. به طور مشخص، شرایط جغرافیایی خاص منطقه موکریان به همراه نظامهای فرهنگی و اجتماعی فقر گستر با سوق دادن افراد ساکن در منطقه به انجام فعالیتها و شغلهای سخت و فرسایشی، آنان را مستعد ابتلا به بیماری-های اسکلتی دارای درد مزمن مینماید. همچنین فقر اقتصادی حاصل از مشاغل کم درآمد و ناپایدار و غیرایمن و بیکار شدن بر اثر درد و بیماری و ضعف یا فقدان حمایت اجتماعی کافی از یک سو، و عدم توسعه یافتگی، در حاشیه بودن و فقدان امکانات و تسهیلات خدمات بهداشتی و درمانی از سوی دیگر، بیماران اسکلتی دارای درد مزمن را در شرایط خطیر جسمانی و روانی و رنج روزافزون اجتماعی قرار داده است.
Giving voice to the Social Determinants of Health (SDH) Approach, this article examines the relationship of poverty and chronic pain. Using qualitative research methods including narrative ethnography and conducting observations and interviews with patients with chronic pain. Multi-sources data obtained from prolonged engagement in the research filed (over nine months) were analyzed using thematic narrative analysis and Miles and Huberman's flow model. The findings show that the special geography positions of the Mukrian area with cultural belief systems that support subcultures in poverty force people to engage in hard-working and erosive activities that make them susceptible to chronic pain skeletal illness. In addition, the economic poverty caused by low-income jobs, being unemployed due to pain and illness and the lack of social support on the one hand, and the underdevelopment, lack of medical facilities and services on the other, has challenged life of chronic pain skeletal patients.
خلاصه ماشینی:
براي تحقق اين هدف ، روش هاي پژوهش کيفي و به طور مشخص اتنوگرافي رِوايي ، و حدود نه ماه حضور مستمر در ميدان و انجام مشاهده و مصاحبه روايي با بيماران اسکلتي داراي درد مزمن بکار گرفته شده است .
همچنين فقر اقتصادي حاصل از مشاغل کم درآمد و ناپايدار و غيرايمن و بيکار شدن بر اثر درد و بيماري و ضعف يا فقدان حمايت اجتماعي کافي از يک سو، و عدم توسعه يافتگي ، در حاشيه بودن و فقدان امکانات و تسهيلات خدمات بهداشتي و درماني از سوي ديگر، بيماران اسکلتي داراي درد مزمن را در شرايط خطير جسماني و رواني و رنج روزافزون اجتماعي قرار داده است .
People in Pain نابرابري هاي اقتصادي -اجتماعي در تجربه درد مزمن با تأکيد بر فقر: پژوهشي کيفي در منطقه ميکريان کردستان 299 تجربه درد وجود دارد که مبتني بر قوميت و يا پس زمينه فرهنگي است .
نابرابري هاي اقتصادي -اجتماعي در تجربه درد مزمن با تأکيد بر فقر: پژوهشي کيفي در منطقه ميکريان کردستان 295 تحليل روايت مضمون محور ريزمن ١ (۲۰۰۸) انجام شد و براي نيل به اين هدف و همچنين تجزيه و تحليل داده ها از مدل سيال ٢ ميلز و هابرمن ٣ (۱۹۹۴) استفاده شد.
يافته ها نتايج ارائه شده در اين بخش ، شامل مشاهدات ميداني و گزارش تجارب و روايت بيماران اسکلتي داراي درد مزمن است که از طريق تبيين رابطه فقر حاکم بر جامعه مورد مطالعه و نحوه تأثير آن بر تعيين کننده هاي اجتماعي درد و سلامت ارائه مي گردد.
نابرابري هاي اقتصادي -اجتماعي در تجربه درد مزمن با تأکيد بر فقر: پژوهشي کيفي در منطقه ميکريان کردستان 919 منابع باباخاني ، م .