چکیده:
کارآفرینی سازمانی یکی از سازوکارهای مطلوب برای پاسخگویی به تحولات محیطی در فضای کسب وکار است. سازمانهای کارآفرین با نهادینه سازی کارآفرینی، موجب پویایی در درون سازمان میشوند. این سازه، مرتبط با عوامل عدیدهای است که از بین این عوامل، در پژوهش حاضر، عامل سطح برخورداری مدیران از تفکر استراتژیک در بین کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت با تأکید بر قابلیت عاطفی سازمان به عنوان متغیر میانجی مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان ستادی وزارت صنعت، معدن و تجارت است که تعداد آنها بر اساس آمار معاونت توسعه منابع انسانی در پائیز سال 2017، 1873 نفر بوده که از بین آنها با استفاده از فرمول کوکران، 320 نفر به روش نمونهگیری سیستماتیک به عنوان حجم نمونه انتخاب شدهاند. اعتبار وسیله اندازهگیری مورد استفاده، اعتبار محتوایی بوده و برای برآورد پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها، از نرمافزارهای SPSS و Amos استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که از یک سو، تفکر استراتژیک تاثیر مستقیم و معنیداری بر قابلیت عاطفی سازمانی کارکنان وزارت صنعت، معدن و تجارت دارد و از سوی دیگر، تفکر استراتژیک به واسطه قابلیت عاطفی سازمانی نیز، تاثیر غیر مستقیمی بر کارآفرینی دارد.
Organizational entrepreneurship is one of the desirable mechanisms to respond the changes happening in the business environment. Entrepreneurial organizations create dynamism within the organization by institutionalizing the entrepreneurship. The construct are related to a number of factors from which the present study investigated the level of managers' strategic thinking among employees of the Ministry of Industry, Mining and trade and emphasizes on the mediating role of organizational emotional capability. The research method is a survey and the target population includes 1873 staff of the Ministry of Industry, Mine and Trade, according to the Deputy Director of Human Resources Development in 2017. Sample size includes 320 people selected by a systematic sampling method. The validity of the measurement tool was tested by the content validity and Cronbach's alpha technique was used to estimate the reliability. Also, SPSS and Amos softwares were used for data analysis. The findings of the present study indicate that on the one hand, strategic thinking has a direct and significant impact on the organizational emotional capacity of staff in the Ministry of Industry, Mine and Trade and on the other hand, it has an indirect effect on entrepreneurship considering the mediating role of organizational emotional capacity.
خلاصه ماشینی:
در اين راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين سطح برخورداري مديران از تفکر استراتژيک و گرايش به کارآفريني در بين کارکنان وزارت صنعت ، معدن و تجارت با ميانجي گري متغير قابليت عاطفي سازمان ، مورد مطالعه قرار گرفته است .
Scholhammer مطال عه نقش ميانجي قابليت عاطفي سازمان در تاثيرگذاري تفکر استراتژيک بر گرايش به کارآفريني )ميرد مطال عه : وزارت صنعت ، معدن و تجارت ( 959 همه اين ها زماني حاصل مي شود که يک تفکر يا يک سبک رهبري کارآمد بر سازمان و در بين مديران آن سازمان حاکم باشد.
Astebro مطال عه نقش ميانجي قابليت عاطفي سازمان در تاثيرگذاري تفکر استراتژيک بر گرايش به کارآفريني )ميرد مطال عه : وزارت صنعت ، معدن و تجارت ( 955 اعتقاد رابينز١، کارآفريني عبارت است از قبول مخاطره ها، تعقيب فرصت ها و ارضاي نيازها و خواسته ها از طريق نوآوري و تاسيس يک کسب و کار (محمدي و همکاران ، ۱۳۹۳: ۳).
ضرايب آلفاي کرونباخ متغيرهاي پژوهش (به تصویر صفحه رجوع شود) مطال عه نقش ميانجي قابليت عاطفي سازمان در تاثيرگذاري تفکر استراتژيک بر گرايش به کارآفريني )ميرد مطال عه : وزارت صنعت ، معدن و تجارت ( 969 يافته هاي پژوهش الف ) يافته هاي توصيفي نتايج توصيفي بيانگر آن است که ۴۱ درصد نمونه ها را کارکنان زن و ۵۹ درصد را کارکنان مرد تشکيل مي دادند.