چکیده:
ژوهش حاضر به بررسی دیدگاه ابنتیمیه در موضوع سوگند بهغیرالله میپردازد.
ابنتیمیه از نظر فقهی برخلاف عموم فقهاء سوگند بهغیرالله را حرام میداند؛ اما
اختلاف اساسی ابنتیمیه با سایر علمای اسلام در نگاه اعتقادی او به موضوع است.
وی با استناد به حدیثی مرسل, قسم بهغیرالله را شرک و مخالف توحید الوهی میداند.
این مقاله با استفاده از متون حدیثی مورد قبول ابنتیمیه. به بررسی و تحلیل این
مسئله میپردازد و روشن میگردد، مشرک دانستن مسامانان» به سبب سوگند به-
غیرالله, برخلاف ظاهر آیات و سنت صحیح پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و سیره صحابه است. علاوه
بر اینکه شرک دانستن قسم بهغیرالله» برخلاف مبانی ابنتیمیه در بحث عبادت و
مینای برتری سلف بر خلف است؛ همچنین ابنتیمیه در معنا کردن روایات دچار سوء
برداشت شده و9 فهم خود را بر روایت. تحمیل نموده است؛ افزون برآن؛ ابنتیمیه در مقام عمل نیز ملتزم به گفتار خود نبوده و بارها سوگند بهغیرالله خورده است.
خلاصه ماشینی:
1. بررسی روایت «من حلف بغیرالله فقد اشرک» این حدیث مهمترین و پرتکرارترین دلیل ابنتیمیه بر شرک بودن سوگند بهغیرالله میباشد که سند و دلالت آن مخدوش است؛ سند این روایت را حدیثشناسانی مانند بیهقی، طحاوی و وادعی منقطع دانستهاند؛ اما در صورت پذیرش سند، در صورتی حدیث بر مدعای ابنتیمیه دلالت دارد که پیامبر6 عموم جملهی شرط «من حلف بغیرالله» را اراده کرده باشد؛ حال آنکه اینگونه نیست؛ بلکه اولا: بر اساس روایات صحیح و متعدد، نبی گرامی اسلام6 بهغیرالله قسم یاد کردهاند؛ بهعنوان نمونه، حضرت6 در مقام سفارشِ امر به معروف و نهی از منکر، بر جان خود قسم خورده و میفرماید: «فلعمري لأن تكلم بمعروف، وتنهى عن منكر خير من أن تسكت»؛ بهجانم سوگند اگر امر به معروف و نهی از منکر کنید، بهتر از آن است که سکوت نمایید؛ همچنین ایشان در پاسخ به سوال یکی از صحابه در مورد پاداش صدقه، به پدر آن صحابی قسم یاد کردند و فرمودند: «أَمَا وَأَبِيكَ لَتُنَبَّأَنَّهُ أَنْ تَصَدَّقَ وَأَنْتَ صَحِيحٌ شَحِيحٌ، تَخْشَى الْفَقْرَ»؛ سوگند به پدرت تو را آگاه میکنم، صدقهای با ارزشتر است که در حال سلامتی، نیازمندی و ترس از فقر پرداخت گردد؛ علاوه بر رسول خدا6، بزرگان صحابه نیز بهغیرالله قسم یاد کردهاند؛ بهعنوان نمونه، خلیفه اول در نامهای که به خالد بن ولید نوشته بود، بر جان خود قسم خورد و گفت: «لعمري يا بن أُمِّ خَالِدٍ، إِنَّكَ لَفَارِغٌ تَنْكِحُ النِّسَاءَ»؛ بهجان خودم قسم، ای خالد، تو بيكاری و فرصت ازدواج با زنها را داری.