چکیده:
این مقاله با هدف تبیین نظری و مواضع اسلامی در خصوص شبکههای ارتباطی در عصر حاضر و تمایزات آن نسبت به علوم انسانی غرب انجام شده است. بمنظور دستیابی به اهداف پژوهش، این نوشتار با رویکرد تحلیلی و جمعآوری اطلاعات از منابع مکتوب کتابخانه و انجام مصاحبه با صاحبنظران سامان یافته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که علوماسلامی فارغ از نگاه غربی که در آن بیشتر بر ابزار ارتباطی و نحوهی شکلگیری و نقشهی ارتباطی بین اعضا در شبکههای ارتباطی تکیه شده است؛ بیشتر بر سطوح، ترویج، عمقبخشیدن و هدف روابط، تاکید دارد. در اسلام نیز مانند علومانسانی غرب، بر تحقق دهکدهی جهانی تاکید شده است، اما در علوم اسلامی، این نکته با نگاهی فراتر از پراگماتیسم و بیشتر بر مبنای تعامل و عمق زیاد موجود در روابط و اینکه این مبانی فقط به روابط انسان با انسان اشاره ندارد و ساحتهای دیگری را شامل میشود، مورد توجه قرار گرفته است.
This study was conducted with the aim of theoretical and Islamic explanation of
communication networks, at the present time, and its differences with the humanities
of the west; thus, this study, which applied an analytical approach, collected the data
from library written sources and some interviews with experts. The results showed
that from the western view, what is often emphasized in communication networks
is communication tools and the formation of communications among the members,
but from the Islamic view, more emphasis is put on the levels, promotion, depth,
and purpose of communications. Islam, like the humanities of the west, focuses on
creating the global village, but in Islam, it is beyond the pragmatism and often based
on the high depth of communications and these basics are related to not only human
relations, but also other kinds of relations.
خلاصه ماشینی:
در اسلام نیز مانند علومانسانی غرب، بر تحقق دهکدهی جهانی تأکید شده است، اما در علوم اسلامی، این نکته با نگاهی فراتر از پراگماتیسم و بیشتر بر مبنای تعامل و عمق زیاد موجود در روابط و اینکه این مبانی فقط به روابط انسان با انسان اشاره ندارد و ساحتهای دیگری را شامل میشود، مورد توجه قرار گرفته است.
این مسأله خود بر افزایش تعداد ارتباطات و در نتیجه شبکههای ارتباطاتی متعدد و هدفمند دلالت دارد و مبیّن نگاه کمّی به ارتباط در اسلام است و قرآن هرچه مانع این افزایش کمّی ارتباطات باشد را منع کرده است؛ برای مثال خداوند تمسخر افراد را به شدت رد کرده و فرموده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید!
در تحقیقات کنونی بیشتر بر خود ارتباط و شبکههای ارتباطی و اجتماعی تأکید میشود و ابزار ارتباطی در حال جواب به تحقیقاتند، ولی اسلام از ابتدا بر سنجش و ارزیابی اهداف ارتباطی اصرار ورزیده و حتی چارچوب خاصی برای ارزیابی این شاخص اعلام كرده است.
اسلام از رشد افراد جامعه از طریق ارتباطات با یکدیگر یاد کرده و نیز بهطور مفصل ابعاد و مضمونهای رشدی را توضیح داده است؛ برای مثال پیامبر(ص) فرموده است: «تنها برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدم» (طبرسی، 1370،ص 8).
4. ارتباط در اسلام ارتباط یک مؤمن دستکم در چهار ساحت؛ ارتباط با خدا، با خود، با طبیعت و با انسانهای دیگر قابل بررسی است، اما ساحت اجتماعی هشت قلمرو یا گستره ارتباطی را در بر میگیرد که بر مبنای حقوق و تکالیفی که یک مؤمن در روابط اجتماعی خود دارد، ترسیم شده است.