چکیده:
دستیابی به توسعه سیاسی در میان جوامع آسیای جنوبی بویژه پس از دستیابی به استقلال در نیمه سده بیستم، از مهمترین مسائل پیش روی دولتها و جامعه مدنی در این کشورها به شمار آمده است. این پژوهش میکوشد تا با بهرهگیری از نظریههای توسعه سیاسی و آزمودن آنها با واقعیتهای موجود، به بررسی روندهای پیموده شده در کشور هندوستان برای دستیابی به یک الگوی توسعه سیاسی منحصر به این کشور بپردازد. پرسش اصلی در انجام این پژوهش آن است که الگوی توسعه سیاسی در هندوستان چگونه شکل گرفته و تا چه اندازه با شاخصهای نظریههای کلاسیک توسعه سیاسی، مانند میزان شهرنشینی، سطح سواد و وضعیت اقتصادی، و غیره همخوانی دارند؟ آنچه که از این پژوهش به دست آمده، گویای آن است که وضعیت توسعه سیاسی در مطالعه موردی هندوستان تفاوتهای چشمگیری با نظریات و تحلیلهای رایج درباره الگوهای توسعه سیاسی در کشورهای گوناگون دارد. در واقع، اینطور به نظر میرسد که ویژگیهای تاریخی و فرهنگ سیاسی و اجتماعی ویژه این کشور، نقشی بنیادی در پیریزی پایههای توسعه ساختارهای سیاسی در آن بازی می کنند. همین امر موجب شده است که روند ویژهای از توسعه و نوسازی سیاسی در این کشور شکل گیرد و موید این نکته باشد که الگوهای بیرونی یا وارداتی لزوما تنها راه دستیابی به توسعه نیستند.
Achieving political development among South Asian societies, especially since independence in the mid-20th century, has been one of the most important issues facing governments and civil society in these countries. In the present study, it has been attempted to explore the trends that have taken place in India by utilizing theories of political development and testing them with the existing realities to achieve a unique political development paradigm. The main question in doing this research is how the pattern of political development in India is shaped and to what extent are they consistent with the indicators of classical political development theories, such as urbanization, literacy and economic status, and so on? What this study reveals is that the state of political development in the Indian case study differs markedly from the prevailing theories and analyzes of patterns of political development in different countries. In fact, it seems that the particular historical and political characteristics of the country's political and social culture play a fundamental role in laying the foundations for the development of its political structures. This has led to a special process of political development and modernization in the country, confirming that external or imported patterns are not necessarily the only way to achieve development.
خلاصه ماشینی:
مقدمه تلاش براي دستيابي به «توسعه سياسي» با هدف افزايش مشارکت سياسي افراد و گروه ها در عرصه قدرت ، تامين منافع جامعه ، برپايي همزيستي مسالمت آميز ميان قدرت مرکزي و توده هاي مردم از زبان ها، نژادها و آيين هاي گوناگون ، پذيرش حقوق اقليت ها، کاستن از نابرابريهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي و احترام به حقوق و آزاديهاي شهروندي در چارچوب قوانين از ديرباز از سوي بسياري از مردمان در جوامع گوناگون دنبال شده است .
در پژوهش پيش رو، تلاش شده است تا با بهره گيري از نظريه هاي توسعه سياسي و آزمودن آنها با واقعيت هاي موجود، به بررسي روندهاي پيموده شده در کشور هندوستان براي دستيابي به يک الگوي توسعه سياسي منحصر به فرد، هم در زمينه توسعه سياسي در سطح جامعه و هم زمينه توسعه سياسي در شکل دهي به ساختار دولت در اين کشور پرداخته شود.
همين امر موجب شده است که روند ويژه اي از توسعه و نوسازي سياسي در اين کشور شکل گيرد و مويد اين نکته باشد که الگوهاي بيروني يا وارداتي لزوما تنها راه دستيابي به توسعه نيستند و گاه بازنگري در ارزش ها و بهره گيري از روش هايي بر پايه سنت ، فرهنگ و پيشينه يک سرزمين ، از کفايت بيشتري براي فراهم آوردن زمينه توسعه سياسي در آن کشور برخوردار هستند.
به اين ترتيب ، با آنکه تمرکز سياسي در دست دولت مرکزي هند است ، اما تقسيم قدرت در سطوح محلي نيز انجام شده و دولت با وجود مقاومت هاي بسيار از سوي نهادها و شخصيت هاي پرنفوذ محلي، تمرکززدايي را در قالب شکل دهي به نهادهاي روستايي پيش ميبرد.