چکیده:
سازمان جهانی تجارت یک رژیم حقوقی است که سیاستهای تجاری اعضایش را قانونمند و سازگار میسازد. اختلافات تجاری اعضا به رکن حل اختلاف ارجاع میشود. عملکرد رکن مذکور همواره مورد شناسایی اعضا و سایر سازمانهای بین المللی بوده اما آراء رکن اخیرا مورد اعتراض دولت آمریکا قرار گرفته و با ممانعت از انتخاب داوران رکن استیناف آن را از حیض انتفاع انداخته است. هدف از انجام تحقیق شناخت ریشه های بحران و پاسخ به این سوال است که سازوکار عبور رکن حل اختلاف سازمان جهانی تجارت از موضع آمریکا چیست؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی خواهد بود و یافته هایی مانند رویه کشورها، اثرات آراء صادره بر تجارت عادلانه، تبعات احتمالی نظرات آمریکا، پیشنهاد های ارائه شده و پیش بینی وضعیت آتی مورد بحث قرار خواهد گرفت. نوآوری پژوهش بررسی سناریوهایی است که ممکن است نظام تجارت بین الملل را متحول سازد. نتیجه پژوهش بیانگر این واقعیت است که موضع آمریکا بیش از اینکه در رابطه با عملکرد حقوقی رکن حل اختلاف باشد به تفسیر حقوقی آن کشور از اصل جهانشمولی سازمان بر میگردد. طبق اصل مذکور موافقت نامه های تجاری سازمان بر قوانین ملی برتری دارند. آمریکا با انکار این موضوع و پرهیز از پذیرش تعهدات، معتقد است رکن حل اختلاف از حوزه مذاکره شده در دور اروگوئه فراتر رفته و ادامه کار آن به شکل فعلی به مصلحت نیست. اما پشتیبانی یکپارچه سایر اعضا از ارکان مزبور دسترسی آمریکا به اهدافش را با پیچیدگی مواجه میسازد.
WTO is an international regime which regulates the trade policies of its member countries. Trade dispute amongst members are referred to Dispute Settlement Body, whose efficiency has been recognized by its members and other international organizations. Nevertheless, the Appellate Body’s adjudications have recently been contested by US, paralyzing its functions by blocking the nomination of new judges. The objective of this research is to know the roots and possible implications of the crisis. The methodology is descriptive-analytical and findings like countries’ approaches, DSB impact on fair trade, consequences of US position, existing proposals and prediction of future situation will be will be discussed. The innovation of the research is the analysis of scenarios which might reform the international trading system. The outcome of the research is that although the American position is affected by its interpretation of the jurisprudence of DSB/AB, but it is also highly motivated by US interpretation of the WTO principle of universalism, believing that Appellate Body is acting beyond the agreed terms in Uruguay Round and its modus vivendi needs to be modified . However, the uniform support of all members towards WTO Appellate Body might complicate US achievement this time.
خلاصه ماشینی:
هدف از انجام تحقیق شناخت ریشه های بحران و پاسخ به این سوال است که سازوکار عبور رکن حل اختلاف سازمان جهانی تجارت از موضع آمریکا چیست؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی خواهد بود و یافته هایی مانند رویه کشورها، اثرات آراء صادره بر تجارت عادلانه، تبعات احتمالی نظرات آمریکا، پیشنهاد های ارائه شده و پیشبینی وضعیت آتی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
نظریه ساختارگرایی بر این باور است که ایجاد نهادهای بین ا لمللی باعث انتقال قدرت تصمیمگیری از نهادهای ملی به سازمانهای بینالمللی میگردد و رکن حل اختلاف سازمان جهانی تجارت نیز با تصمیمات خود قوانین تجاری ملی را تحت الشعاع قرار میدهد.
بر خلاف گات که در صورت بروز اختلاف بین طرفین متعاهد، حداکثر میتوانست نسبت به صدور توصیههایی دست بزند، رکن حل اختلاف سازمان جهانی تجارت تبدیل به نقطه قوت آن شده و ضمانت اجرای تصمیمات در حدی بوده است که یک کشور کوچک میتواند شریک بزرگ تجاری خود را به آن رکن کشانده و نه تنها آنرا محکوم نماید، بلکه از تضمینهای لازم برای تلافی و اخذ غرامت نیز برخوردار گردد.
با این وجود باید در نظر داشت که «کشورهای توسعه یافته 25% اعضای سازمان را تشکیل میدهند، اما 57% درخواست مشاوره، 57% تقاضای تشکیل پانل، 59% گزارشهای پانلها و 63% گزارشهای رکن استیناف را به خود اختصاص دادهاند، در حالی که ارقام فوق برای کشورهای در حال توسعه که 53% اعضا را تشکیل میدهند به ترتیب 43%، 43%، 41% و37% میباشد»(http://www.