چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی، دینداری و رسانه بر گرایش افراد به ایدئولوژی اصولگرایی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از طریق پیمایش انجام گرفته است؛ شیوه نمونهگیری؛ طبقهای، خوشهای، چند مرحلهای و حجم نمونه (n) 368 نفر برآورد شد. تکنیک جمعآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه در قالب 32 گویه و دادههای تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS و Smart pls تجزیه و تحلیل گردید. چارچوب نظری پژوهش با تلفیقی از نظریات بوردیو، نظریه نبرد فرهنگها و نظریات مکتب کلمبیا صورتبندی و معلوم شد کسانی که پایگاه اقتصادی – اجتماعی پایینی دارند میانگین نمره بالاتری به ایدئولوژی اصولگرایی است. در زمینه تاثیر رسانه، بین میزان استفاده افراد از رسانههای خارجی و گرایش آنان به ایدئولوژی اصولگرایی، رابطه معکوس وجود دارد و در ارتباط با تاثیر رسانههای داخلی، نتایج حاکی از افزایش گرایش افراد به ایدئولوژی اصولگرایی با توجه به میزان استفاده بیشتر از رسانههای داخلی است. همچنین مشخص شد گرایش به ایدئولوژی اصولگرایی بر حسب متوسط دینداری افراد تفاوت میپذیرد و کسانی که میانگین نمره دینداری بالایی دارند گرایش بیشتری به ایدئولوژی اصولگرایی دارند.
This study aims to investigate the effects of socio-economic status, the degree of religious faith, and media in the tendency of individuals to acceptance of principalism ideology. This research is applied type in terms of purpose, and descriptive and analytical in terms of the method used, and data collection has been done through a survey. Sampling method was cluster multistage sampling and the sample size (n) was estimated to be 368 people. The data collection technique was a 32-item questionnaire and data were analyzed using SPSS and SMART PLS software. The results of the research indicate that the average score of those who have a low socio-economic status tends to be high for the ideology of principalism. In the context of media impact, there is a reverse relationship between the viewing of foreign media outlets and the tendency of people towards the principalism ideology, and in relation to the impact of domestic media, the results indicate an increase in people's tendency towards principalism ideology when longer viewing of domestic media channels happens. It was also revealed that the tendency towards principalism ideology varies in terms of the average religiosity of individuals, and those who have a high degree of religiosity are more inclined towards the ideology of principalism.
خلاصه ماشینی:
امام جمعه زاده وهمکاران (١٣٨٩)دربررسيرابطه دينداريومشارکت سياسيدرميان دانشجويان دانشگاه تهران به اين نتيجه رسيدندکه بين ابعاددينداريومشارکت سياسي ارتباط مستقيم وجودداردونتايج حاکيازاين است که ميزان مشارکت سياسيبرحسب ميزان دينداريتفاوت ميپذيرد.
درآخرباتوجه به اين که نقش دين در ايدئولوژي اصولگرايي بسياربرجسته است ميتوان بين دينداري افرادوگرايش آنان به ايدئولوژياصولگراييرابطه قائل شد.
جدول ٦ تحليل واريانس يکطرفه درباره ميزان گرايش به اصولگرايي بر حسب پايگاه (به تصوير صفحه مراجعه شود) نتايج آزمون تحليل واريانس يکطرفه ،(٤١٣٨=Fسطح معناداري٠/٠٠٠)حاکيازاين است که بين دومتغيرپايگاه وگرايش آنان به ايدئولوژياصولگراييتفاوت معناداريوجود داردوميانگين نمره گرايش به ايدئولوژياصولگراييکسانيکه پايگاه اقتصادي–اجتماعي پايينيدارندبرابربا٥٠/٦٤وکسانيکه ازپايگاه متوسط برخوردارند٥٠/٣١ودربين کساني که پايگاه بالاييدارندبرابر٢٥/٤٦ميباشد.
جدول ٨: همبستگي پيرسون بين ميزان استفاده از رسانه هاي خارجي و گرايش به اصولگرايي (به تصوير صفحه مراجعه شود)فرضيه سوم :بين ميزان استفاده افرادازرسانه هايداخليوگرايش آنان به ايدئولوژي اصولگراييرابطه وجوددارد.
جدول ٩: همبستگي پيرسون بين ميزان استفاده از رسانه هاي داخلي و گرايش به اصولگرايي (به تصوير صفحه مراجعه شود)فرضيه چهارم :بين متوسط دينداري افرادوميزان گرايش آنان به ايدئولوژي اصولگرايي،تفاوت آماريوجوددارد.
آزمون تحليل واريانس يکطرفه معنادارگرديده وميتوان بااطمينان ٩٩درصدگفت که بين متوسط دينداريافرادو ميزان گرايش آنان به ايدئولوژياصولگراييبه لحاظ آماريتفاوت وجوددارد.
همچنين باافزايش يک واحدبه متوسط پايگاه اجتماعي –اقتصاديافراد،کاهش مقدار(٠/٨٠)گرايش به ايدئولوژياصولگراييراخواهيم داشت و نيزاين معادله بيانگراين مهم است که باافزايش يک واحدمتوسط دينداريمقدار٠/١٠به گرايش افرادبه ايدئولوژياصولگراييافزوده خواهدشد.