چکیده:
امکان دیدن خداوند با جسم توسط انسان و یا عدم آن، همواره از مسائل پُر دغدغه ای میان متکلمان و همچنین فرقه های مختلف مسلمان بوده است که با توجه به آراء متضادشان می توان به این امر مهم پی برد. بعضی از فرق از جمله مشبّهه- با قبول رؤیت خداوند توسط انسانها، در نهایت به کج اندیشی - تصور جسمانی از خداوند - گرفتار شدند و بعضی از فرق دیگر از جمله مفوضّه گرفتار جبری گری شدند. قاضی عبدالجبار معتزلی در این زمینه، به ردّ قرائت های تشبیه گرایان - مشبّه مطلق و ظاهرگرایان – پرداخته و از میان قرائت های تنزیه گرایان – اهل تفویض و اهل تأویل- به شیوه اهل تأویل، همراه با اتخاذ شیوه عقل گرایانه معتزلیون؛ تقدّم عقل در کتاب، سنت، اجماع و عقل، معتقد بوده است. همچنین قاضی برخلاف عقیده اشاعره، معتقد است که رؤیت خداوند هم در دنیا و هم در آخرت ممکن نیست. قاضی همچنین با توجه به ارائه یک دلیل عقلی- مقابله- و شش دلیل نقلی- آیه 143 سوره اعراف، آیه 103 سوره انعام، آیات 22- 25 سوره قیامت، آیه 77 سوره توبه، آیه 26 سوره یونس – مفهوم نفی رؤیت خداوند را به اثبات رساند. به عقیده نگارندگان از جمله نقدهای وارد بر دیدگاه قاضی عبدالجبار آن است که ایشان به اقسام مختلف رؤیت، از جمله رؤیت شهودی یا قلبی توجه ننموده است، به همین جهت تحلیل ایشان پیرامون رؤیت، تحلیلی جامع نگر نیست.
The possibility of seeing God with the body by man or not, has always been a matter of great concern among theologians as well as various Muslim sects, which can be understood from their conflicting views. Some differences, such as the similarity of human acceptance of God, eventually led to skepticism, and some others, such as assumptions, became algebraic. Judge Abdul Jabbar Mu'tazili in this regard, the method of interpretation, along with the adoption of the rationalist method of the Mu'tazilites; Choose the premise of reason in the book, tradition, consensus, and reason. He also proved the concept of denying the sight of God by presenting a rational reason - confrontation - and six narrative reasons - according to the verses of the Holy Quran. The authors have made a serious critique of his views, which have not been seen intuitively or by heart.
خلاصه ماشینی:
نکته مهم : با توجه به اينکه در مقاله حاضر، نگارندگان بـه مقـالات مـذکور مراجعـه کـرده و در بعضي از موارد جهت ارائه بحث و استفاده از منابع تحقيـق از آنهـا کمـک گرفتـه انـد، مـي توان به وجه تمايز بسيار مهم اين مقاله با مقالات مذکور، اشاره کرد: در مقالات مذکور، ادله هاي قرآني و روايات دال بر نفي رؤيت خداوند از منظر اهـل سلفيه ، اهل سنت ، عرفا، تصوف ، قرآن و روايات ، فخر رازي، علامه طباطبايي و ابن عاشـور مورد برسي قـرار گرفتـه و نگارنـدگان بـه مـواردي بسـيار جزئـي از آراء قاضـي عبـدالجبار معتزلي پرداخته اند که نگارندگان در اين مقاله به ديدگاه قاضي عبدالجبار معتزلي همراه بـا غور در آثار کامل کلامي ايشان در بحث نفي رؤيت خداونـد، تمرکـز داشـته و بـا تتبـع در آثار قاضي مصاديق جامعي از رؤيت خداوند را همراه بـا بررسـي ديـدگاه منظومـه معرفتـي قاضي که در مقالات ديگر موجود نيست ، نشان داده اند.
قاضي در بيشتر کتابهايش از جمله « المغني في ابواب التوحيـد و العدل ، شرح اصول الخمسه ، المحيط بالتکليف ، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله و متشـابه القرآن » توجه ويژه اي به تقدم عقل در شناخت خداوند، داشـته و از ايـن حيـث ، در جهـت فهم مخالفت نظام فکري ايشان در مواجهه با مبحث رؤيت خداوند، کمک مـؤثري خواهـد کرد که همواره مورد توجه نگارندگان بوده که در ذيل به آنها اشاره مي کنيم : ١- قاضي در کتاب المغني في ابواب التوحيد و العدل ، تأکيـد دارد بـر اينکـه شـناخت خداوند از طريق وجوب عقلي صورت مي گيرد.