چکیده:
همجواری دو تمدن بزرگ باستانی بین النهرین و ایران، بستر مناسبی را جهت تبادلات و تنازعات فرهنگی و اجتماعی بین آن دو فراهم کرده است. مراودات بین منطقهای زمانی بیشتر گشت که دولت هخامنشی به عنوان بزرگترین تمدن زمان خود، بسیاری از ملل دیگر را تابع خود نمود. شاهد امر کتیبهها، معماری و هنرهای گوناگونی است که تحت تاثیر ارتباطات بین منطقهای، نفوذ و گسترش مرزهای جغرافیایی حاصل گشته است. بازرترین هنر هخامنشی نقشبرجستههای سنگی به کار رفته در کاخهای تخت جمشید، پاسارگاد و شوش محسوب میگردد. در اندیشه بسیاری از محققان و باستانشناسان هنر هخامنشی آمیزهای از هنر ملل تابعه چون مصر، یونان و آشور میباشد. این پژوهش با هدف مطالعه و شناخت ویژگیهای نقوش برجسته سنگی در دوره هخامنشی و تطبیق آن با نقش برجستههای آشوری، سعی در استنتاج نکات اشتراک و افتراق این هنر در این دو تمدن دارد.
سوالاتی که در این پژوهش مطرح است اینکه: موضوعات، شیوهی برجستهکاری، طراحی و تزیینات در این نقش برجستهها به چه صورت انجام یافته است؟ چه بخشهایی از این نقشپردازیها بومی و ادامه میراث گذشتگان است؟ چه ویژگیهایی منتج از تبادلات بین منطقهای و چه خصلتهایی وامدار تمدنهای دیگر میباشد؟
بر طبق نتایج به دست آمده نقش برجستههای هخامنشی در موضوعات بارعام، حیوانات ترکیبی عجیب الخلقه و نقوش برجسته آشور در موضوعات شکارحیوانات، جنگ و کشتار، موجودات ترکیبی به تصویر درآمدهاند. با توجه به کمبود نقشبرجستهکاری در هنر پیش از هخامنشی در ایران و مشابهتهای موضوعی و گاهاً تصویری می-توان تاثیرات منطقه آشور در هنر هخامنشی را تایید نمود. وقار، آرامش و ظرافت در نقش برجستههای هخامنشی دیده میشود که منطقه آشور کمتر از این امر بهره برده است. همچنین نفوذ سابقه تصویرپردازی مصریان در هنر دو منطقه مشهود است. نحوه آرایش چین و شکن لباس در هنر هخامنشی تاثیراتی از هنر یونان را مینمایاند.