چکیده:
توسعه روستایی دارای مباحث مهم و گسترده در زمینه های متنوع است. این مفهوم دارای طیف متنوعی از سطوح، ابعاد و مفاهیم میباشد. با توجه به این تنوع، توسعه روستایی یک علم بینرشتهای به شمار میرود. ازاینرو، مطالعه جامع توسعه روستایی نیازمند بهرهگیری از علوم مختلف میباشد. به دلیل ماهیت انسانی توسعه روستایی، بهرهگیری از علوم اجتماعی نسبت به سایر علوم از اولویت ویژهای برخوردار است. روانشناسی اجتماعی، شاخهای از علوم اجتماعی میباشد که در مطالعات توسعه روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. روانشناسی اجتماعی به مطالعه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری فرد در اجتماع میپردازد و در همین راستا، کاربرد مهمی در مطالعات توسعه روستایی دارد. هدف این مطالعه مروری، آسیبشناسی توسعه روستایی از دیدگاه علم روانشناسی اجتماعی بود. در این راستا، ابتدا مفاهیم روانشناسی اجتماعی مرتبط با توسعه روستایی شناسایی و پس از آن، آسیبشناسی توسعه روستایی بر مبنای این مفاهیم مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر این واقعیت است که بسیاری از ابعاد توسعه روستایی نیازمند ملاحظه مفاهیم روانشناسی اجتماعی می باشد. مفاهیمی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند شامل ارزیابی نیاز، همنوایی، منبع کنترل و مبادله اجتماعی می باشند. نتایج نشان داد که مفاهیم روانشناسی اجتماعی، ظرفیت بررسی ابعاد متنوع توسعه روستایی را دارند. در پایان بر اساس یافته ها و نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی در هر یک از زمینه ها ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال ، علوم انساني و اجتماعي در مطالعات توسعه روستايي کاربرد بسيار زيادي دارد و دليل آن هم اين است که هر دو رشته ، مخاطب خود را انسان قرار داده و به مطالعه رفتار او ميپردازند ( ,Chambers ٢٠١٤).
يکي از شاخه هاي علوم اجتماعي، روان شناسي اجتماعي است که عليرغم ظرفيت بالايي که براي کاربرد در مطالعات توسعه روستايي دارد، بهره گيري چنداني از اين رشته صورت نگرفته است .
در راستاي اين هدف ، مطالعه حاضر به دنبال پاسخ به اين پرسش است که چگونه مي توان با استفاده از علم روان شناسي اجتماعي به مباحث و آسيب هاي توسعه روستايي پرداخت .
مشکلات توسعه روستايي با استفاده از منابع مرتبط و استناد به مطالعات انجام شده در اين زمينه معرفي شده و تحليل و آسيب شناسي آن بر مبناي مفاهيم مستند از ديدگاه روان شناسي اجتماعي انجام شده است .
ازاين رو، براي شناسايي مفاهيم مشترک، لازم است به آن دسته از مفاهيم و نظريه هاي روان شناسي اجتماعي پرداخته شود که با زندگي جمعي افراد در محيط هاي روستايي در ارتباط باشد و مهم تر از آن ، با فرآيندهاي توسعه روستايي هم مسير باشد.
به عنوان مثال ، يکي از بزرگ ترين تلاش هاي کنش گران توسعه روستايي، تأکيد بر آموزش است ؛ تا جايي که بسياري از صاحب نظران ، ماهيت فعاليت هاي ترويج و توسعه روستايي را آموزشي ميدانند (شعبانعلي فمي، ١٣٨٩؛ نوروزي، ١٣٩٧).
ازاين رو، هدف اين مطالعه ، آسيب شناسي توسعه روستايي با استفاده از مفاهيم روان شناسي اجتماعي بوده است .