چکیده:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزتنفس و مشکلات خواب نوجوانان پسر بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل نوجوانان داغدیده مراجعهکننده به مراکز مشاوره آموزشوپرورش شهر شیراز در سال 97-1396 بودند. از میان آنها 48 نفر به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایداده شدند. گروه آزمایشی ذهن آگاهی نوجوان محور در طی 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایش هیجان محور در طی 8 جلسه 1 ساعته بهصورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. آزمودنیها به کمک پرسشنامه عزتنفس کوپر اسمیت (1967) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1998) پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 45 روزه پس از آموزش گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ آموزش گروهی بودند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد بهکارگیری ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزتنفس و مشکلات خواب نوجوانان داغدیده موثر است (05/ 0 >p) و گروه ذهن آگاهی نوجوان محور تاثیر بیشتری از هیجان محور داشته است و تغییرات در طول زمان پایدار بود. نتیجهگیری: بر این اساس میتوان نتیجه گیری کرد که ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان داغدیده موثراست و ذهن آگاهی نوجوان محور بر افزایش عزت نفس و کاهش مشکلات خواب موثرتر بود.
Aim: The aim of this study was to compare the effectiveness of adolescent-reasoned mindfulness (MBCT) and emotionally focused therapy (EFT) on self-esteem and sleep Disorder of bereaved adolescents. Methods: The study had a quasi-experimental design, with a post-test, pretest design, control group, and follow- up phase. The statistical population of bereaved adolescents referred to the counseling clinics department of education in city of Shiraz during the year 2017-2018. From among this population, 48 were selected through available sampling and were randomly divided into two experimental groups, adolescent-centered mindfulness and, emotionally focused therapy, in addition to a control group. One experimental group received adolescent-centered mindfulness for 10 one-hour long sessions, while the second experimental group received emotionally-focused therapy for 8 one-hour long sessions. The subjects were evaluated with Self-Esteem Questionnaire (SEI , 1989) and Sleep Disorder Questionnaire (PSQI, 1967) before the initiation of treatment. Fourty-five days following the conclusion of group training, a follow-up was performed. The control group had no group education. Data were analyzed using repeated measures. Results: Results showed that the use of adolescent-centered mindfulness and emotionally-focused therapy is effective on self-esteem and sleep disorder of bereaved adolescents (p Conclusions: According to this study, it can be concluded that both adolescent-centered mindfulness training and emotionally-focused interventios are effective for self-esteem and sleeping problems in adolescents, and that adolescent-centered mindfulness was more effective in increasing self-esteem and reducing sleeping proglems.
خلاصه ماشینی:
آموزش مداخلات هیجان محور هم از اساس نظری قوی برخوردار بوده است و هم پژوهشهای متعددی اثربخشی آن را در طیف وسیعی از علائم روانشناختی تأیید کردهاند (کامپاس، جیسر، دانبر، واتسون، بیتس 3 ، 20 > احمدیان فرد (1392) در پژوهشی باهدف بررسی اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانهها، کیفیت خواب و تنظیم هیجانی بیماران مبتلابه PTSD پرداخت.
از طرفی پژوهشهای اندکی در مورد آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روی نوجوانان داغدیده صورت گرفته است و با عنایت به اینکه این روش با سایر مداخلات مورد مقایسه قرار نگرفته لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزتنفس و مشکلات خواب در نوجوانان پسر داغدیده بود.
یافتهها هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزتنفس و مشکلات خواب نوجوانان داغدیده پسر 18-13 سال شهر شیراز بود.
نتایج پژوهش حاضر در مورد اثربخشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر عزتنفس در نوجوانان پسر داغدیده با یافتههای اسکندر (1393) که نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش عزتنفس کلی، تحصیلی و اجتماعی دانشآموزان تأثیرگذار بوده و باعث کاهش اضطراب اجتماعی نیز شده است همسو میباشد.
نتایج این پژوهش در حوزه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر مشکلات خواب نوجوانان داغدیده با مطالعات اونگ و همکاران (2014) و گروس و همکاران (2011) همخوانی دارد.
همچنین نتایج پژوهش نشان داد آموزش هیجان محور در کاهش مشکلات خواب نوجوانان داغدیده مؤثر بوده است.
نتایج پژوهش حاضر با یافتههای داودی، منشئی و گل پرور (1398) که اثربخشی درمان شناختی-رفتاری، هیجان مدار و ذهن آگاهی نوجوان محور را بر علائم نوموفوبیا و کیفیت خواب نوجوانان دختر بررسی نمودند همسو میباشد.