چکیده:
از حدود یک دهه پیش رویکرد توانمندسازی زنان روستایی و عشایر در برنامه های توسعه طرح شده است. همسو با رویکرد مذکور، هدف تحقیق حاضر مطالعه جامعه شناختی راهکارهای توانمندسازی زنان روستایی و عشایر بوده است. در کشورهای در حال توسعه، با وجود اینکه زنان در اجتماعات کوچک از جمله روستایی و عشایر نقش حیاتی ایفای نقش میکنند، اما توانایی آنان به میزان بسیار کمتری ارزشگذاری شده است. بر این اساس، شناسایی عوامل موثر بر توانمندسازی زنان روستایی و عشایر که تقریبا نیمی از جمعیت فعال جامعه را تشکیل میدهند، میتواند در جهت افزایش توانایی این زنان، موثر واقع شود. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از نظریات توانمندسازی و روش تحقیق، از نظر گردآوری دادهها، اسنادی- توصیفی و از نظر هدف از نوع کاربردی میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهمترین عوامل موثر بر توانمند سازی زنان روستایی و عشایر، همکاری آنان در فعالیتهای اقتصادی، عوامل فردی و اجتماعی است. علاوه بر این، اساسیترین موانع موجود در مسیر توانمندسازی زنان عواملی نظیر نبود فرصتهای شغلی، پایین بودن میزان تحصیلات، وجود تعصبات خانوادگی و نبود حمایتهای قانونی و شبکه ارتباطی میباشد. نتایج تحقیق بیانگر این است برای ارتقاء توانمندی زنان روستایی و عشایر، برنامه ریزی جهت گسترش مشارکت آنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و حذف این موانع مشارکت ضروری است؛ بنابراین، سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه زنان میبایست به دنبال روشهایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی و عشایر، به منظور شکوفایی استعدادها و تواناییهای آنان و ایجاد زمینههای لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند. میبایست به دنبال روشهایی برای افزایش انگیزه زنان روستایی و عشایر، به منظور شکوفایی استعدادها و تواناییهای آنان و ایجاد زمینههای لازم برای بکارگیری این استعدادها باشند.
Approaching the empowerment of rural and nomadic women in development programs has been planned for about a decade. In line with this approach, the purpose of this study was to study the sociological strategies for empowering rural and nomadic women. In developing countries, although women play a vital role in small communities, including rural and nomadic communities, their ability is much less valued. Accordingly, identifying the factors affecting the empowerment of rural and nomadic women, who make up almost half of the active population of the community, can be effective in increasing the ability of these women. The theoretical framework of the research is derived from the theories of empowerment and the research method is documentary-descriptive in terms of data collection and applied in terms of purpose. Findings show that the most important factors affecting the empowerment of rural and nomadic women are their cooperation in economic activities, individual and social factors. In addition, the main obstacles to women's empowerment are factors such as lack of job opportunities, low level of education, family prejudices, and lack of legal protections and communication networks. The results indicate that in order to enhance the empowerment of rural and nomadic women, planning is necessary to expand their participation in social and economic activities and to remove these barriers to participation. Therefore, policymakers and planners in the field of women. They should look for ways to motivate rural and nomadic women, in order to develop their talents and abilities and create the necessary conditions for the use of these talents.
خلاصه ماشینی:
زنان و دختران روستايي و عشايري همچون شاغلن يا کارکنان بدون دستمزد، به فعاليت هاي توليدي اشتغال داشته و ارزش افزوده حاصل از توليد خود را بدون چشمداشت صرف مخارج روزمره زندگي ميکنند؛ اما به دليل اينکه اين تلش و کار آنها در آمارگيريها به حساب نيامده و شغل محسوب نمي شود دچار موانع و محدوديت هاي بسيار براي حضور و مشارکت اجتماعي و اقتصادي بوده، اساسا فاقد قدرت اجتماعي هستند و از لحاظ شاخصهاي برخورداري و توسعه انساني اجتماعي پايين تر از مردان قرار دارند.
- ابوالفتح زاده و همکاران )٩٩١٤( طي تحقيقي با عنوان: ارزيابي عوامل موثر در توانمند سازي زنان روستايي شهرستان اصفهان، اشاره مي کنند که: با توجه به حدود يک دهه تاکيد بر رويکرد توانمندسازي زنان روستايي و روستايي و عشايري در برنامه هاي توسعه، هنوز اين مهم صورت نپذيرفته است.
- تاراسي و همکاران )٩٩١١( در مطالعه اي به بررسي اين موضوع پرداخته اند که زنان با اينکه نيمي از جمعيت روستايي را تشکيل داده و از پتانسيل هاي زيادي براي مشارکت در فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي برخوردار هستند؛ اما بي توجهي به ارتقاي ظرفيت و توانمندسازي آنها، چالش هاي فراواني براي زنان روستايي و توانمندي آنها ايجاد نموده است.
1- Sharaunga, Mudhara and Bogale 2- Cunningham, Ploubidis, Menon, Ruel, Kadiyala, Uauy, and Ferguson 3- Mahmud, Shah and Becker - آنها همچنين به دليل پائين بودن اطلعات و آگاهي نسبت به امکانات و برنامه هاي موجود جامعه نسبت به ساير جوامع شهري آنچنان که بايد نتوانسته اند توانائي هاي توليدي خود را به خوبي به کار بگيرند.