چکیده:
فریدون توللی از پیشگامان شعر نو فارسی و از زمرۀ شاعران تاثیرگذار معاصر ایران بهشمار میرود که علاوه بر طبعآزمایی در قالبهای نوین، چندین قطعه شعر زیبا و دلنشین در قالبهای کهن از جمله قصیده نیز از وی به جای مانده است. تعداد قصاید او اندک و کمتر از بیست و پنج قصیده است که مضامین گوناگونی از قبیل وصف طبیعت، مدح و ستایش، مسائل سیاسی و اجتماعی و... را شامل میشود. جامعۀ آماری این تحقیق را مجموعه قصاید او که اغلب در مجموعۀ «بازگشت» به چاپ رسیده، تشکیل میدهد. هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت شاخصترین ویژگیهای زبانی فریدون توللی در مجموعه قصاید وی از منظر واژگان، ترکیبات، نحو جملات، افعال پیشوندی، باستانگرایی لغوی و نحوی و... با روش توصیفی – تحلیلی و مطالعۀ کتابخانهای است تا از این طریق بتوان سیمای عناصر زبانی حاکم بر قصاید توللی را ترسیم نمود. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که زبان شعری توللی در مجموع ساده، سلیس و پخته است. وی با ساختن ترکیبات بدیع و جدید، بهکار بردن واژگان امروزین (بخاری و ارز دلاری) در کنار واژگان کهن (هودج و خراج)، استفاده از کلمات عامیانه، کاربرد جملاتی که دارای ساختار نحوی خطی و مستقیم هستند و موارد متعدّد دیگر در مجموعه قصاید، دایره و شمول لفظی و معنایی واژگان زبان فارسی را غنیتر و پربارتر کرده است.
Fereidoon Tavallali is considered as a pioneer in modern Persian poetry and an influential figure in contemporary Persian poetry. In addition to a taste in modern poetry, he has said several magnificent odes in classic poetic forms. His odes are barely twenty five in numbers and they describe nature, praise and worship as well as socio political issues, etc. The population in this study is his odes collection mainly published in “Bazgasht”. This study aims to investigate and recognize Fereidoon Tavallali’s most noticeable lingual characteristics in his odes collections regarding lexical meaning, combinations, syntax, prefixed verbs, and semantic archaism, etc. The methodology was library research with an analytical-descriptive approach to illustrate Tavallali’s lingual elements in his odes. The results show that Tavallali’s language is generally plain, fluent and sophisticated. He has exploited modern and new combinations (heater and dollar currency) along with archaic ones (howdah and tribute) and has made use of colloquial words as well as linear-structured sentences in his odes collections to enrich Persian language and granted a wider range of semantics to its words.
خلاصه ماشینی:
وی با ساختن ترکیبات بدیع و جدید، بهکار بردن واژگان امروزین (بخاری و ارز دلاری) در کنار واژگان کهن (هودج و خراج)، استفاده از کلمات عامیانه، کاربرد جملاتی که دارای ساختار نحوی خطی و مستقیم هستند و موارد متعدّد دیگر در مجموعه قصاید، دایره و شمول لفظی و معنایی واژگان زبان فارسی را غنیتر و پربارتر کرده است.
نیز باستانگرایی منحصر به کاربرد لغات مرده و متروک نیست، بلکه انتخاب تلفّظ قدیمیتر واژه هم باستانگرایی بهشمار میرود؛ مانند: کژاغند: خود به من آنگونه که ببری ز کمینگاه تازد به من آنگونه که گردی ز کژاغند (توللی، 1376: 37) ایاغ: من دوستدار آن غم شیرین دلکشم کاندر خزان دمیده چو می در ایاغها (همان: 285) فگاران: رمیدهدل، سر دیدار باغ و سبزه ندارد که جاودانه بود، لاف بیدلان و فگاران (همان: 247) خوالیگری: پختگان دانند و دانایان کزین رنگین طعام منّت خوالیگری بر طبع سودائیم نیست (همان: 324) ارغند: بزغالۀ ناباور آسوده ز گرگ است از سادهدلی بی خبر از مردم ارغند (همان: 37) به جهت بسامد بالای واژگان کهن و عنصر آرکائیسم زبانی ذکر همۀ ترکیبات از حوصلۀ این جستار مختصر بیرون است.
(رضایتیکیشه خاله؛ دیان، 1388: 28)، همچنین یکی از عناصر آشناییزدایی و هنجارگریزی در حوزۀ زبان شعری کاربرد افعال پیشوندی است که باعث میشود، شاعر دامنۀ لغات خود را برای افادۀ معنای شعر کثرت بخشد.
نیز در اشعار وی نمود بارز دارد و در مجموع میتوان گفت که ساختار زبانی قصاید فریدون توللی سلیس، پخته، ساده و روان است و زبان شعری وی از تکلّف و تصنّع شعر قدما به دور است.