چکیده:
نقد بومگرایانه رویکردی تازه در عرصۀ نقد ادبی و پاسخی به بحرانهای زیستمحیطی ایجادشده در دهههای اخیر است. باور بر این است که اهمیّت انحصاری به انسان، به رابطۀ او با طبیعت آسیب رسانده و نباید انسان را در رأس هستی بدانیم؛ درواقع انسان بخشی از طبیعت است نه جدا و مسلّط بر آن. یکی از روشهای اصلی نقد بومگرا در رسیدن به این هدف، ترغیب بشر به بازگشت به دوران اسطورههاست؛ دورانی که انسان با طبیعت دوست و همزیست بوده است. تجلّی آن دوران را میتوان در قصّهها نیز -که میراثدار اساطیر هستند- مشاهده کرد. در این مقاله چهل قصّۀ عامیانه انتخاب شده و بر مبنای نقد بومگرا، مورد بررسی قرار گرفتهاست. این پژوهش نظری و به روش کتابخانهای انجام شده است. نقش طبیعت در بعضی از عناصر از جمله مکان، درونمایه و پیام، موضوع، بنمایه و بهخصوص شخصیّتها برجستهتر است. رابطۀ انسان و طبیعت در این قصّهها بسیار نزدیک و دوستانه است. در قصّهها انسان و طبیعت در کنار یکدیگر هستند.
Eco-friendly criticism is considered as a new approach in literary criticism and a response to environmental crises in recent decades. It is believed that attributing exclusive importance to humans has damaged their relations with the environment and humans ought not to be supposed as the apex of the universe; in fact, human is a part of nature not separated from nor dominant over it. One of the main methods of eco-friendly criticism in reaching this aim is encouraging human kind to return to mythology eras; where humans were affable and companions of nature. The reflection of those eras –that they are inhabitants of myth- are found in tales as well. We have selected forty tales in this article and studied them based on eco-friendly criticism. This is a theoretical study and has been done through library research. The role of nature in elements such as: place, content and message, topic and theme and especially characters is more significant. Human relation with nature is indeed close and amiable in these tales. Human and nature are beside one another in these tales.
خلاصه ماشینی:
یکی از روشهای اصلی نقد بومگرا در رسیدن به این هدف، ترغیب بشر به بازگشت به دوران اسطورههاست؛ دورانی که انسان با طبیعت دوست و همزیست بوده است.
همچنین پایاننامۀ «نقد بومگرایانه بر داستانهای کوتاه بیژن نجدی» (1394) از مانی زیاری، پایاننامۀ «نقد بومگرایانۀ رمانهای پایانها، اندوه جنگ، پرسه در خاک غریبه، ریشه در اعماق» (1394) نوشتۀ ربابه قلیپور، پایاننامۀ «بررسی تطبیقی رابطۀ ادبیّات و محیط زیست در ادبیّات داستانی معاصر فارسی بر پایۀ مبانی نقد بومگرا» (1395) از مینو محمّدی، مقالۀ «طبیعت در قصّههای عامیانۀ ایرانی از دیدگاه نقد بومگرا» (1398) نوشتۀ محبوبه خراسانی و فریده داودی مقدم در مجلۀ فنون ادبی، مقالۀ «نقد بومگرایانۀ دفتر شعر از زبان برگ از شفیعیکدکنی» (1396) نوشتۀ فرهاد بشیریان و اکبر شایانسرشت در مجلۀ بوستان ادبپژوهی شعر، مقالۀ «استعاره و نقد بومگرای مطالعۀ موردی دو داستان گیله مرد و از خم چمبر» (1395) نوشتۀ فاطمه راکعی و فاطمه نعیمی حشکوائی در مجلۀ زبانشناخت از دیگر پژوهشهایی است که در این موضوع صورت گرفته است.
رابطۀ نزدیک انسان و طبیعت بهعنوان بخش مهمّی در این قصّهها قابل مشاهده است و از همینجاست که کار نقد بومگرایانه آغاز میشود.
در بعضی قصّهها حیوانات و گیاهان و موجودات خارقالعاده (مانند دیو، پری و اژدها) به عنوان نمایندگان طبیعت در قالب شخصیّتهای داستان مطرح میشوند و گاهی این شخصیّتها بسیار پویاتر از شخصیّتهای انسانی هستند و کمک زیادی به شخصیّتهای انسانی میکنند.
ج) داستانهایی که موضوع آنها رابطۀ بسیار نزدیک انسان و طبیعت است که این نزدیکی، منجر به روابطی چون والدین و فرزندی یا ازدواج با طبیعت میشود.