چکیده:
زنان نقش مؤثری در فرآیند مشارکت اجتماعی سیاسی در ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایفا نمودهاند. در هر دوره از انتخابات، شکل خاصی از فرآیند مشارکت سیاسی وجود داشته است و در هر حوزة جغرافیایی، زنان نقش متفاوتی در فرآیند مشارکت سیاسی بهویژه مشارکت انتخاباتی ایفا کرده اند. درک چگونگی مشارکت سیاسی زنان را میتوان در زمرة عوامل تعیینکنندة رقابتهای انتخاباتی در ایران دانست. مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخصهای عمده توسعه در جامعهشناسی سیاسی است که در قالبهای مختلفی شکل میگیرد. در این مقاله تلاش شده است عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی این مقاله بررسی رابطة بین عوامل فرهنگی و اجتماعی و میزان مشارکت سیاسی زنان در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری 1396 دانست. پژوهشی که این مقاله از آن استخراج شده است با روش کیفی (دلفی) انجام شده است. در پژوهش حاضر، جامعة آماری خبرگان علوم سیاسی بوده است که از میان آنان ده نفر با روش نمونه گیری هدفمند اطلاعات محور و براساس قاعده اشباع نظری انتخاب و نظرات آنان با استفاده از پرسشنامه های باز و نیمه باز وطی سه راند دریافت و از طریق کد گذاری های باز، محوری و گزینشی تحلیل گردید. در بخش تحلیل کیفی، پس از کدگذاری و مقوله بندی، 48 شاخص و 8 مقوله و مفهوم تحت عنوان عوامل زمینه ای، عوامل درون انگیزه، عوامل تطمیعی ، عوامل دوربرد، باورها و ارزش های تبلیغ شده، جامعه پذیری و اعتماد اجتماعی ، شرایط خانوادگی، اشاعه ی مفاهیم فرهنگی – اجتماعی به دست آمد و مشخص شدکه عوامل زمینه ای بیشترین نقش را در مشارکت سیاسی زنان دارند و پس از آن به ترتیب عوامل درون انگیزه، تطمیعی، دور برد، باور ها و ارزشها، جامعه پذیری و اعتماد اجتماعی، شرایط خانوادگی و اشاعه ی مفاهیم فرهنگی – اجتماعی قرار می گیرند.
خلاصه ماشینی:
تحليل کيفي تأثير عوامل فرهنگي اجتماعي و انگيزشي بر مشارکت سياسي زنان شهر تهران زهرا صياميان گرجي ١، منصور وثوقي٢، علي باصري٣، باقر ساروخاني٤ و بهرام قديمي 5 چکيده زنان نقش مؤثري در فرآيند مشارکت اجتماعي سياسي در ايران در سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايفا نموده اند.
بنابراين هدف اصلي اين مقاله بررسي رابطۀ بين عوامل فرهنگي و اجتماعي و ميزان مشارکت سياسي زنان در رقابت هاي انتخاباتي رياست جمهوري ١٣٩٦ دانست .
در بخش تحليل کيفي، پس از کدگذاري و مقوله بندي، ٤٨ شاخص و ٨ مقوله و مفهوم تحت عنوان عوامل زمينه اي، عوامل درون انگيزه ، عوامل تطميعي ، عوامل دوربرد، باورها و ارزش هاي تبليغ شده ، جامعه پذيري و اعتماد اجتماعي ، شرايط خانوادگي، اشاعه ي مفاهيم فرهنگي – اجتماعي به دست آمد و مشخص شدکه عوامل زمينه اي بيشترين نقش را در مشارکت سياسي زنان دارند و پس از آن به ترتيب عوامل درون انگيزه ، تطميعي، دور برد، باور ها و ارزشها، جامعه پذيري و اعتماد اجتماعي، شرايط خانوادگي و اشاعه ي مفاهيم فرهنگي – اجتماعي قرار مي گيرند.
حدود نيمي از جامعه ما را قشر زنان تشکيل مي دهند، ولي با توجه به روند رشد در کشورهاي در حال توسعه به علل مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي و ساختار سنتي جامعه نمي توانند به شيوه هاي مطلوب از اين قشر و منابع انساني عظيم در جهت توسعه و مشارکت سياسي در سرنوشت خود و جامعه استفاده کنند.