چکیده:
مسئله اصلی در این مقاله کشف یک روش قیاسی برای تولید فلسفههای مضاف است. مؤلف تعریف فلسفههای مضاف را چنین بیان کرده است: «فلسفه مضاف مجموعه تحلیلهای عقلانیِ وجودشناسانه در مورد چیستی، چرایی و چگونگی یک پدیده است» (اعم از علوم و امور). روش لازم برای تولید فلسفههای مضاف مبتنی بر سه ابزار تحلیلی در وجودشناسی (علل اربع، مقولات عشر، مقومات سته حرکت) است که چگونگی استفاده از آنها برای تولید یک دستگاه معرفتی نسبت به یک علم یا یک موضوع (اعم از حقیقی و اعتباریِ غیرمحض) بهتفصیل در مقاله ارائه گردیده است. همچنین چهار حلقه از «حلقههای ارتباطی میان فلسفه مطلق با فلسفه مضاف» در علوم انسانی که عبارتاند از حلقه تعیین الگو و روش، حلقه تعیین ملاک حق و صدق، حلقه تعیین مدل نیازها، حلقه تعیین ملاک عدالت، بررسی شده است که در مقام نظریات راهنما برای تولید مسائل علوم انسانی تلقی میشوند. فلسفههای مضاف برای کشف قواعد کلی حرکت و تغییر در فرد و جامعه هستند و علم فلسفه متکفل تبیین معادلات کلانِ این حرکت و تغییر است؛ لذا با ابتنا بر ابزارهای فلسفی میتوان فلسفههای مضاف تولید کرد و رابطه میان علم فلسفه و فلسفههای مضاف صرفاً یک تشابه اسمی نیست.
The main question of this article is to discover a deductive method for the production of mozaf philosophies. The author has defined of mozaf philosophies as follows: “of mozaf philosophy is a collection of ontological rational analysis on what, why and how is a phenomenon” (including sciences and matters). The method of production of mozaf philosophies is based on three analytic tools of ontology (ilal al-arba’ah or the four causes, the ten categories, the six appraisers of motion). The method of using these tools to produce a cognitive system for a science or a subject (including real and non-absolute conventional ones) is elaborately presented in this article. Four loops of the “communicative loops between absolute philosophy and mozaf philosophy” in humanities are also investigated in this article which are considered as the guide theories for the production of humanities’ subject matters. The four loops are as follows: the loop of determination of pattern and method, the loop of determination of the criteria of right and truth, the loop of determination of the model of the needs, and the loop of determination of the criterion of justice. Mozaf philosophies are [used] for the discovery of the general rules of mobility and change of the individual and the society and the science of philosophy is responsible for the explication of the major equations for this motion and change; therefore mozaf philosophies may be produced on the basis of philosophical tools; and the relation between Discipline of philosophy and mozaf philosophies is not a mere nominal similarity.
خلاصه ماشینی:
مسئله اين مقاله دست يابي به روشي عام براي توليد فلسفه هاي مضاف است ؛ يعني چه قواعد عام و کلياي وجود دارد که با اســتفاده از آنها بتوان ســاختار يک «فلســفۀ مضاف » را شکل داد (ساختاري که محتواي آن بااستفاده از داده هاي خاص هر علم يا پديده اي تکميل ميشود)؟ فرضيه مؤلف در پاسخ به اين مسئله ، استفاده از حداقل سه قاعدٔە زير اسـت که در تحليل هاي فلسـفي به کار ميروند: «علل اربع ، مقولات عشـر و مقومات سته حرکت ».
مثلاً «روان انسان » يا «جامعه انساني» يا «رفتار اقتصادي» يا «ساختارهاي سياسي» موضوع براي تحليل و بررسي قرار ميگيرند و از تجميع نظام مند آنها به صورت يک دستگاه علمي، علم روان شناسي يا جامعه شناسي يا اقتصاد و سياست شکل ميگيرد و در درون اين علوم از مؤلفه ها و متغيرهاي دخيل در فعال سازي يا تغيير فعاليت آنها بحث ميشود- مثلاً شاخص انسان سالم چيست ؟ سلامت رواني با چه فرايندي ايجاد ميشود؟ يا تابع مطلوبيت در اقتصاد چيســت ؟ عدالت اقتصــادي را چگونه ميتوان ايجاد کرد؟ اما اينکه خود اين مؤلفه ها و فرايندها تحت چه قواعد و قوانيني قرار دارند که ســرچشــمه هاي اصــلي محســوب ميشوند و تغييرات کلان ايجاد ميکنند، به دليل عدم مشاهده حسيّ آنها و صيدنشدن با تور اسـتقرا مورد توجه قرار نميگيرند و تمام ابعاد و مؤلفه هاي دخيل در پديده کشــف نميشــوند و در برخي موارد نتايج ناقص يا غلط حاصــل ميشــود و لذا به طور دائم با آزمون و خطا جلو ميرود.