چکیده:
استفاده از آموزههای مکاتب عرفانی و تطبیق آن در ادبیات، ابزاری سودمند در تحلیل متون دینی و عرفانی است؛ به این منظور، در مقالهی حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی، دیدگاه باباجان قزوینی پیرامون اندرزهای اخلاقی با نظریات اوشو مقایسه شده است. درونمایهی تذکرهی عرفانی کلامالملوک(1043 ق.) در مقامات عرفانی، احوال و سخنان عرفا و اولیای الهی است. جنبش عرفانی اوشو در قرن بیستم که مدعی نجات انسان بود، با نظریات عرفانی باباجان قزوینی که او نیز در پی تعلیم مضامین اخلاقی برای نجات آدمی است، درخور توجه و بازبینی است. باباجان قزوینی همچون اوشو، کمال انسان را در ترک هوای نفسانی انسان میداند. باباجان قزوینی و اوشو در پی رهایی انسان از رنج هستند و سرچشمهی این رنج را در نفس آدمی میدانند و معتقدند که آزخواهی و طمع سبب میگردد تا آرامش و شادی از حیات آدمی بیرنگ شود. همچنین، موضوعاتی چون توجه به عشق، ترک خودخواهی و نگه داشتن زبان، استفاده از داستان و حکایت برای تبیین موضوعات اخلاقی و گزینش زبان ساده برای تعلیم، از دیگر مضامین مشترک کلامالملوک و آرای اوشو است.
The use of the teachings of the mystical schools and their adaptation in literature is a useful tool in order to analysis religious and mystical texts. To this end, in the present article, based on a descriptive-analytic method and a comparative approach, Babacan Ghazvini's view of ethical counseling is compared with Osho's views. The theme of Qalam al-Muluk’s mystical reminder (1043 AD) is in the mystical authorities, stories and sayings of mystics and divine guardians. Osho's mystical movement in the 20th century, claiming human salvation, is worth paying attention to with Babajan Ghazvini’s mystical views, who also seeks to teach moral themes to save mankind. Babajan Ghazvini, like Osho, believes that quenching human sensual desires causes human perfection. Babajan Ghazvini and Osho seek to rescue humans from suffering, and they see the source of this suffering in the human soul, and believe that greed leads to peace and happiness being empty from human life. Also, issues such as paying attention to love, leaving selfishness and keeping the language, using stories and sayings to explain ethical issues and the choice of simple language to teach are Qalam al-Muluk’s other common themes and Osho's votes.
خلاصه ماشینی:
جنبش عرفاني اوشو در قرن بيستم که مدعي نجات انسان بود، با نظريات عرفاني باباجان قزويني که او نيز در پي تعليم مضامين اخلاقي براي نجات آدمي است ، درخور توجه و بازبيني است .
هم چنين ، موضوعاتي چون توجه به عشق ، ترک خودخواهي و نگه داشتن زبان ، استفاده از داستان و حکايت براي تبيين موضوعات اخلاقي و گزينش زبان ساده براي تعليم ، از ديگر مضامين مشترک کلام الملوک و آراي اوشو است .
همان گونه که از عناوين مقالات و کتاب هاي فوق پيداست ، اغلب آثار مذکور به ذکر نام و معرفي مختصر باباجان قزويني پرداخته اند و تحليل نسخه ي خطي کلام الملوک انجام نشده است ، لذا ضرورت دارد تا مورد بررسي قرار گيرد.
روايت هاي مينيمالي کلام الملوک بهترين بستر براي بيان ادبيات تعليمي است که از طريق اين داستان ميتوان مضاميني خوب و مؤثر مانند آموزه هاي عميق ديني و اعتقادي، شجاعت ، صبر، انصاف و محبت به هم نوع ، کمک به نيازمندان ، صرفه جويي، ساده زيستن ، عدالت اجتماعي و هم چنين ايجاد روحيه ي دوستي را به انسان ارائه داد و او را به فرهنگ اسلامي پايبند کرد.
» (باباجان قزويني، ١٠٤٣: ٦١) اوشو مدعي بود که آموزگار تازگي است و قصد دارد انسان نوين بيافريند (اوشو، ١٣٨٣: ١٤).
افزون بر اين ، عشق و مودت ، هم نشيني با کاملان و ترک نفس و مراقبه که در نظريه ي اوشو بر آن تأکيد شده است ، در کتاب باباجان قزويني نيز برجستگي دارد.