چکیده:
احساسات و عواطف آدمی نقش ویژهای در شیوه رفتار و اعمال انسان ایفا میکنند. این تاثیرگذاری در حیطه عبودیت و رفتار مذهبی نیز مشاهده میشود. این مسیله که احساسات پیشبرنده در مسیر عبودیت و بندگی هستند و یا بازدارنده، محل بحث است. هدف این پژوهش بررسی آسیبهایی است که احساسات میتوانند به ساحت عبودیت و رسیدن به قرب الهی وارد کنند. مطالعات پیشین بهصورت صریح به این موضوع نپرداختهاند. لذا درصدد دستیابی به این هدف از روش توصیفی تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای از منابع معتبر تفسیری، روایی و اخلاقی استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که احساسات منفی و بازدارنده مثل ترس و ناامیدی میتوانند انسان را از حرکت بهسوی عبودیت بازدارند، بدان جهت که مانع از شناخت حقیقی پروردگار و درنتیجه بروز اعمال عبادی میشوند. رابطه این احساسات با پسرفت در صراط بندگی، رابطهای همافزاست. لذا ریشه برخی گناهان مثل حسد را میتوان در احساسات ناهنجار و متضاد با فطرت انسان مشاهده کرد.
Feelings and emotions play a special role in human’s behavior and actions. This influence is also seen in the realm of worship and religious behavior. It is debatable whether emotions contribute to worship and servitude or act as deterrents. The purpose of this study is to investigate the harms that emotions can inflict on the realm of worship and achievement of nearness to God. Previous studies have not explicitly addressed this issue. Therefore, in order to achieve this goal, the descriptive-analytical method and library method (collection of data from valid interpretive, narrative, and ethical sources) have been used. The findings of the study show that negative and deterring emotions such as fear and despair can prevent a person from moving towards servitude, because they prevent the true knowledge of God and, consequently, the acts of worship. The relationship between these feelings and regression in the path of servitude is a synergistic one. Therefore, the root of some sins such as jealousy can be found in feelings that are abnormal and contrary to human nature.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که احساسات منفی و بازدارنده مثل ترس و ناامیدی میتوانند انسان را از حرکت بهسوی عبودیت بازدارند، بدان جهت که مانع از شناخت حقیقی پروردگار و درنتیجه بروز اعمال عبادی میشوند.
اکنون سؤال اصلی این است که چه عامل یا عواملی باعث میشود تا انسان کمالگرا از لذت رسیدن به درجات عالیة قرب الهی (عبودیت) چشم پوشیده و خود را از والاترین درجة کمال انسانی محروم گرداند؟ آیا عبودیت با آسیبهایی مواجه است؟ و به دنبال این سؤال، سؤالاتی فرعی مطرح میشوند، بدین قرار که اگر آسیبهایی وارد است، درکدام حیطه قابل بررسی است؟ آیا عبودیت در زمینه احساسات و عواطف آدمی نیز آسیبپدیر است؟ اگر هست، این آسیبها کدامند؟ آن هنگام که بندگی از خلوص ساقط شده و آلوده به پلیدیهایی چون دروغ، ریا، عجب و...
در واقع ناامیدی ناشی از وسوسههای شیطانی است که در دل فرد میافتد و از این محل باید به خدا پناه برد که نیروی کار و تلاش را از انسان میگیرد و او را تبدیل به موجودی منزوی و خانهنشین میکند به دنبال آن شکستهای پیدرپی و فقر برایش حاصل میگردد.
نتیجه آنکه ناامیدی بهعنوان احساسی که مانع از پیشرفت و کاهنده سرعت و کیفیت در مسیر بندگی میشود، اگر کنترل نشود، میتواند سبب انزوا یا افراط در گناه و در نهایت تبدیل به کفر شود که دیگر اثر بازدارندگی ندارد و ممکن است سبب حبط اعمال نیز بشود؛ درحالیکه با برخورد مناسب و بهموقع و اصلاح باورهای ناصحیح میتوان از گسترش و ریشه دواندن آن و به تبعش، بروز آثار آن جلوگیری کرد.