چکیده:
زبانها و گویشهای محلّی، بهمثابة بخشی از فرهنگ و تمدّن هر ملّت، بهدلایل متعدّدی همچون مهاجرتِ گویشوران بومی، در خطر فراموشی قرار گرفتهاند؛ از این رو، این وظیفه بر دوش متخصّصان علم زبان است که با انجام مطالعات علمی درصدد احیاء و ثبت این گویشها برآیند. در پژوهش پیشرو، واژهبستهای لری خرمآبادی معرّفی و بهلحاظ جایگاه اتّصالشان به هسته، وابسته یا گروه به دو دستۀ جایگاه دوم و وند گروهی تقطیع و بررسی زبانشناختی شدهاند. روش انجام کار در نوشتار پیش رو، شاملِ تهیۀ پرسشنامۀ (215) جملهای، مصاحبه با گویشوران بومی، استخراج و بررسی واژهبستهای این گونۀ زبانی با الگوگیری از شقاقی (1392) است، البتّه مدلهای خارجی نیز در این زمینه بررسی واقع شده است. یافتههای حاصل از بررسی دادهها نشان داد، واژهبستها در این زبان به میزبان خود پیبست میشوند؛ همچنین، تکواژهای کسرۀ اضافه، معرفهگی، نکرهگی، تخصیص نکره و ضمایر پیبستی در مقولۀ پیبستهای جایگاه دوم و تکواژهای مفعول معرفه، همپایگی، تأکید فعلی، قید افزایش و فعلِ پیوستی در مقولۀ پیبستهای وند گروهی جای میگیرند. نتایج برگرفته از یافتهها بیانگر آن است که در این زبان، وندهای گروهی با توجّه به تثبیت جایگاهشان در مقایسه با پیبستهای جایگاه دوم، روی پیوستار به وندها نزدیکتر هستند.
کلیدواژهها: لری خرمآبادی، واژهبست، پیبست، جایگاه دوم، وند گروهی.
زبانها و گویشهای محلّی، بهمثابة بخشی از فرهنگ و تمدّن هر ملّت، بهدلایل متعدّدی همچون مهاجرتِ گویشوران بومی، در خطر فراموشی قرار گرفتهاند؛ از این رو، این وظیفه بر دوش متخصّصان علم زبان است که با انجام مطالعات علمی درصدد احیاء و ثبت این گویشها برآیند. در پژوهش پیشرو، واژهبستهای لری خرمآبادی معرّفی و بهلحاظ جایگاه اتّصالشان به هسته، وابسته یا گروه به دو دستۀ جایگاه دوم و وند گروهی تقطیع و بررسی زبانشناختی شدهاند. روش انجام کار در نوشتار پیش رو، شاملِ تهیۀ پرسشنامۀ (215) جملهای، مصاحبه با گویشوران بومی، استخراج و بررسی واژهبستهای این گونۀ زبانی با الگوگیری از شقاقی (1392) است، البتّه مدلهای خارجی نیز در این زمینه بررسی واقع شده است. یافتههای حاصل از بررسی دادهها نشان داد، واژهبستها در این زبان به میزبان خود پیبست میشوند؛ همچنین، تکواژهای کسرۀ اضافه، معرفهگی، نکرهگی، تخصیص نکره و ضمایر پیبستی در مقولۀ پیبستهای جایگاه دوم و تکواژهای مفعول معرفه، همپایگی، تأکید فعلی، قید افزایش و فعلِ پیوستی در مقولۀ پیبستهای وند گروهی جای میگیرند. نتایج برگرفته از یافتهها بیانگر آن است که در این زبان، وندهای گروهی با توجّه به تثبیت جایگاهشان در مقایسه با پیبستهای جایگاه دوم، روی پیوستار به وندها نزدیکتر هستند.
Local languages and dialects, as a part of the culture and civilization of any nation, are being destructed on reasons such as, immigration of native speakers. Therefore, in order to revive and record these languages and dialects, scientific studies should be conducted by linguists. In the present study, clitics in KhorramAbadi Lori are introduced, investigated, and divided into two classes of ‘second-position’ and ‘phrasal affix’, in terms of their position of attachment to the head, dependent or phrase. The research method includes: preparing a (215) -sentence questionnaire, interviewing with native speakers, extracting and investigating clitics of this language variety using Shaghaghi's model (2013). Of course, foreign models have also been surveyed. The findings revealed that clitics in this dialect are incorporated at the end of their own host. Also the morphemes of genitive /e/, definiteness or indefiniteness, indefinite allocation, and endoclitical pronouns are placed in second-position endoclitics, while morphemes of definite object, coordinations, verb emphasis, adding adverb, and endoclitical verb are placed in phrasal affix endoclitics. Results show that in this language, phrasal affixes as regards their position, are closer to affixes on a continuum, in comparison with second position endoclitics.
خلاصه ماشینی:
متأسّفانه با انقراض هر گویش ، بسیاری از عقاید، آداب و رسوم و ادبیات که شامل افسانه ها، قصّه ها، ضرب المثل ها و اشعار عامیانه است ، از بین میروند؛ زیرا گویش ها انتقال دهندٔە ارزش های فرهنگی، دینی، ملّی ، قومی، خانوادگی، سیاسی و تاریخی هستند و در شکل دهی به هویت و جهان بینی افراد، نقش بسیار مهمّی ایفا میکنند (حامـدی شـیروان و دیگـران ، ١٣٩٥: ١٢٦)؛ به عبارت دیگر، درخطربودن زبـان و فرهنـگ بـاهم ارتبـاط تنگاتنـگ دارنـد؛ از ایـن رو، مهم ترین وظیفۀ زبان شناسی در جهان امروز، رفتن به درون جامعه و توصیف زبان ها از راه میدانی است ، پیش از آنکه امکان انجام این کار از دست برود (وارداف ١، ١٣٩٣: ٦٠٥)؛ بنابراین با هدف ثبت گویش ها و زبان ها، بررسی زبان شناختی روی واژه بست ها٢ در زبان ٣ لری خرم آبـادی (بـا تأکیـد بـر گونـۀ گفتـار محاوره ای) انجام شد و تلاش درصدد یافتن پاسخ به سه پرسش پیش رو صورت گرفت : واژه بسـت هـا در لری خرم آبادی، چه ویژگیهای دارند و به لحاظ جایگاه اّتصال به پایه (پـیش بسـت ٤یـا پـیبسـت ٥) چگونه عمل میکنند؟ همچنین ، آن ها به چه پایه ای (هستۀ گروه نحـوی، وابسـتۀ آن یـا بـه مـرز گـروه نحوی) مّتصل میشوند؟ زبان لری از زبان فارسی باستان مشتق است (راویلنسون ٦، ١٣٦٢: ١٥٥) و ریشۀ واژٔە لـر مـرتبط بـا شهر لور٧ (مینورسکی ٨، ١٣٦٣: ٢٢) و به معنای غیرتمند یا بزرگ است (اَنن بای ٩، ٢٠٠٣: ١٧٥).