چکیده:
امنیت اشتغال، مهمترین جنبه کیفی یک شغل است که ابزار اصلی امنیت درآمد محسوب میشود. امنیت اشتغال بهعنوان یک مفهوم اجتماعی ـ اقتصادی و آماری، مفهومی نسبتا جدید در بحثهای سیاسی و در عرصه آکادمیک است. باوجوداین بهصورت بسیار دقیق و صریح مفهومسازی نشده است. اغلب این مفهوم بهعنوان مترادفی برای امنیت شغلی مورداستفاده قرار میگیرد. حال آنکه اگرچه با مفهوم امنیت شغلی مرتبط میباشد، اما بهطور کامل مشابه آن نیست. این نوشتار ضمن مفهومسازی امنیت اشتغال، چگونگی ارزیابی امنیت اشتغال را با مشخص ساختن شاخصهای آن در سطوح مختلف بررسی میکند. اگرچه شاخصهای ارائهشده در نوشتار حاضر به ارزیابی امنیت اشتغال کمک میکند، اما فاقد انسجام و جامعیت میباشند؛ ازاینرو به منظور ارزیابی امنیت اشتغال در بازار کار و به تبع آن قانون کار، وجود یک رویکرد سازمانیافته و جامع به امنیت اشتغال ضروری است.
Employment security as the most important qualitative aspect of a job is the main tool of income security. Employment security as a socioeconomic and statistical concept is a relatively new concept in political debate and in the academic field. This term has not been comprehensively and precisely conceptualized. This concept is often used as a synonym for job security. Although the concept of employment security is related to the concept of job security, it is not entirely the same. Conceptualizing employment security, the current study examines how employment security is assessed by identifying its indicators at different levels. Even though the indicators presented in this paper contribute to the evaluation of employment security, they lack coherence, integrity and universality. Therefore, in order to assess the employment security in labor market, and consequently, labor law, the existence of an organized and comprehensive approach toward employment security is essential.
خلاصه ماشینی:
این تعریف فقط یکدسته از کارگران، یعنی کارگران دستمزدی و حقوقبگیر را پوشش میدهد؛ یعنی کسانی که ماهیت قراردادهایشان، قانونی است و در خطر اخراج شدن با همان قراردادی هستند که براساس آن میتوانند روابط کاری پایدار یا ناپایدار با کارفرمایشان داشته باشند.
آنچه منجر به استثنا کردن انواع مختلف خویشفرما از بحثِ امنیت اشتغال شده، این مسئله است که خویشفرما، خود مسئول اشتغال خود است؛ چراکه خود او بهطور داوطلبانه و از روی اراده آن شغل را انتخاب کرده و خود او بر کارش کنترل دارد و نمیتواند توسط دیگری اخراج شود.
بهطورکلی زمانی که نرخ بالایی از بیکاری یا اشتغال پایین وجود دارد، افراد عدم امنیت بیشتری درباره اشتغال خود احساس میکنند؛ زیرا در وضعیت بحران اقتصادی، زمانی که کارگران در فصول کمکاری قرار دارند یا کار آنها خاتمه یافته و بیکار شدهاند، بسیاری از کارگران که دارای درآمد کم، نامنظم و اشتغال غیررسمی هستند؛ دارای قراردادهای غیردائمی بوده و ازاینرو دارای اشتغال ناپایدار هستند.
طول مدت اشتغال، یک شاخص بهتر و مناسبتر برای امنیت اشتغال است؛ چراکه اگر فردی کار خود را با یک کارفرما از دست دهد، تاآنجاکه فرصتهای اشتغال مشابه دیگر در دسترس باشد، آن شخص استخدام میشود و امنیتِ تدوام اشتغال وجود دارد.
اطلاعات درخصوص مقررات ملی برای حمایت از کارگران در برابر اخراجهای خودسرانه میتواند در حقوق اشتغال یا قوانین کار کشورها یافت شود.
مورد مهم دیگر در قانون کار ایران این است که بنگاهها در وضعیت رکود باید امنیت شغلی کارگران را حفظ و تأمین کنند.