چکیده:
مهاجران عرب دورۀ عباسی به ایران را بیشتر علویان، سادات و شیعیان تشکیل میدادند. مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی و معرفی مهاجران علوی خراسان در دورۀ عباسی تا برآمدن دولت آلبویه و تأثیر حضور آنان بر اسلامپذیری ایرانیان است. سؤال این پژوهش آن است که آیا مهاجرت علویان به خراسان در دوره یادشده توانست بر جریان اسلامپذیری ایرانیان تأثیرگذار ظاهر شود؟ فرضیه مطرح برای این سؤال بنا به اطلاعات منابع تاریخی و... آن است که مهاجرت علویان که در دورۀ عباسی ادامه یافت در جنبههای مختلف زندگی مناطق مهاجرپذیر تأثیر گذارد. یکی از این تأثیرات که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار میگیرد تأثیر بر اسلامپذیری ایرانیان در مناطق مختلف است. بنا به اطلاعات منابع گوناگون، مهاجران که در پنج دورۀ مهم تاریخی، در مناطق مختلف ایران و ازجمله خراسان استقرار یافتند و از بین پنج گروهِ مهاجر به ایران، فقط چهار گروه حسینی، اطرفی، حسنی و عباسی به این ناحیه وارد شدند و گزارشی از گروه پنجم یعنی حنفیان (محمدیان= فرزندان محمد حنفیه) در دست نیست. با حضور و استقرار گروههای مختلف علوی در شهرها، روستاها و مناطق دورافتاده این سرزمین و درنتیجۀ فعالیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنان و تعامل با بومیان، بهتدریج زمینه برای نفوذ اسلام و گسترش آن در بین طبقات خاصه و عامه جامعۀ ایرانی فراهم آمد. شناسایی و دستهبندی گروههای مختلف علوی در خراسان در قالب پنج گروه و طرح این بحث که مهاجرت، بستر و زمینهای برای تغییر و تحولات پایدار فرهنگی شد از اهداف پژوهش حاضر است. دورۀ زمانی موردنظر در این پژوهش، دورۀ زمانی آغاز دورۀ عباسی تا به قدرت رسیدن آلبویه در اوایل قرن چهارم هجری است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفیتحلیلی و با استفاده از شیوه کتابخانهای و انواع گوناگون منابع است. همچنین در این اثر سعی شده است تا نتایج کیفی حاصل از منابع، به شیوه کمّی و بر روی نمودار نمایش داده شود.
The Arab immigrants of the Abbasid period to Iran were mostly Alawites, Sadats and Shiites. The main issue of the present study is to identify and introduce the Alawite immigrants of Khorasan in the Abbasid period until the rise of the Buyids government and the effect of their presence on accepting Islam by the Iranians. The question of this research is, "whether the migration of Alawites to Khorasan in the mentioned period could affect the flow of accepting Islam by the Iranians?" Based on the information available in the historical sources, it is hypothesized that the migration of the Alawites, which continued during the Abbasid period, affected various aspects of life in the areas accepting the migrants. One of these effects studied in the present study is their impact on accepting Islam by the Iranians in different regions. According to various sources, the immigrants were settled in different parts of Iran including Khorasan during the five important historical periods. Out of five groups of immigrants to Iran, only four groups, i.e. Hosseini, Atrafi, Hassani and Abbasi entered this area. The reports on the fifth group, the Hanafis (Mohammadians = children of Muhammad Hanafiyya) is not available. With the presence and establishment of various Alawite groups in cities, villages and remote areas of this land and as a result of their various political, social and cultural activities and interaction with the natives, the ground was gradually prepared for the influence of Islam and its spread among the elite and public classes. Identifying and classifying different Alawite groups in Khorasan in the form of five groups and proposing that migration had become bedrock for sustainable cultural change and transformation are among the objectives of the present study. The time span considered in this research is the period of the beginning of the Abbasid rule until the coming to power of the Buyids in the early fourth century (AH). The research method is descriptive- analytical using the library documents and various sources. In this work, an attempt has been made to display the qualitative results obtained from the sources in a quantitative manner using some graphs.
خلاصه ماشینی:
بنا به اطلاعات منابع گوناگون، مهاجران که در پنج دورۀ مهم تاریخی، در مناطق مختلف ایران و ازجمله خراسان استقرار یافتند و از بین پنج گروهِ مهاجر به ایران، فقط چهار گروه حسینی، اطرفی، حسنی و عباسی به این ناحیه وارد شدند و گزارشی از گروه پنجم یعنی حنفیان (محمدیان= فرزندان محمد حنفیه) در دست نیست.
مهاجرت و حضور امام رضا (ع) و افراد و گروههای مختلف شیعی و علوی به همراه یا به دنبال ایشان به خراسان و مرو در ابتدای قرن سوم هجری را میتوان نقطه عطف این مهاجرتها و مهمترین، تأثیرگذارترین و گستردهترین آنها دانست.
هرات: مهاجران به هرات از نسل امام موسی کاظم (ابن طباطبا، 1377: 349-350) شامل: على بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسى الكاظم (ع)؛ احمد بن قاسم بن حمزه بن موسى الكاظم (ع) و فرزندان زید بن علی بودند.
یکی از مهمترین دلایل نفوذ تشیع در بیهق نیز مهاجرتهای بسیار سادات از شهرهای مختلف و ازجمله نیشابور و ری بدان ناحیه بود چنانکه علویان این شهر را پرشمار دانستهاند (نک: ابن فندق، 1425: 165؛ حاکم نیشابوری، فرزندان همين مطهّر از نيشابور به بيهق انتقال يافتند (ابن طباطبا، 1377: 337: زیرنویس) فرزند محمد اكبر پسر عبد الله مكفوف بن حسن مکفوف بن حسن افطس پسر على بن على بن حسين بن على (ع).
ازجمله این افراد محمد بن قاسم علوی 8 از نسل عمر اشرف فرزند امام سجاد (ع) است که در سال 219 هجری در كوفه زندگی میکرد و چون بر جان خویش بيمناك شد، به خراسان هجرت کرد (طبری، 1967: 9/7؛ یعقوبی، بیتا: 2/471-472؛ مسعودی، 1409: 3/463-464).