چکیده:
اجرای اقدامات ارزشآفرین و تحولگرایانه در حوزه مدیریت منابع انسانی همراستای با دیگر راهبردها و کارکردهای سازمان شایستگیهای محوری سازمان را توسعه خواهد داد. هدف اصلی این پژوهش نیازسنجی آموزشی گروههای شغلی قضات در میان مجتمعهای قضایی استان تهران است. جامعه آماری این تحقیق را قضات مجتمعهای قضایی استان تهران به تعداد 300 نفر تشکیل میدهند. با روش نمونه گیری از جامعه محدود تعداد 176 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدهاند. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آن به روش محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ که برابر با 937/0 بوده، تایید گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون فریدمن با نرم افزار اس. پی. اس. اس. استفاده شده است. نتایج نشان داد مهارتهای ادراکی، مهارتهای تصمیمگیری، هوش اجتماعی، توانایی علمی، پایبندی به اصول اخلاقی و مهارتهای فردی در تعیین نیازهای آموزشی گروههای شغلی قضات تأثیر دارند. همچنین یافتهها نشان داد که هوشمندی، اعتماد به نفس و رعایت عدالت بیشترین اهمیت را در میان شاخصهای شناسایی شده در این تحقیق داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان گروه شغلي قضات نيز به مجموعه اي از نيازهاي آموزشي مرتبط با شغل خود نيازمند است و نيز با وجود اينکه لازمه انجام مناسب اين شـغل دارا بـودن مجموعـه اي از دانـش ، مهـارتهـا، تواناييها و انگيزهها به منظور انجام وظايف محوله به نحوي مطلوب اسـت امـا متأسـفانه شـاهد ايـن مساله هستيم که رويکردي سيستماتيک و جامع جهت شناسايي نيازهـاي آموزشـي آنـان کـه در بـر دارنده نيازهاي آموزشي اين گروه شغلي باشد وجود ندارد و دورههاي آموزشي اجرا شـده و همچنـين نيازهاي آموزشي تعيين شده ظاهرًا شايستگي لازم جهت برآورده ساختن نيازهاي شـغلي ايـن گـروه شغلي را ندارند و تحقيقات زيادي در اين زمينه انجام نشده است و تحقيقاتي که تا کنـون نيـز انجـام شده اند از جامعيت لازم برخوردار نيستند و کارکنان و قضات نيز از کم و کيف آموزشها ناراضي بوده و هنگامي که يک قانون تغيير نموده يا قانون جديدي ارائه ميگـردد همـاهنگي ميـان قضـات وجـود ندارد.
در مجموع ايـن تحقيـق بـه شناسـايي نيازهـاي آموزشي گروههاي شغلي قضات مي پردازد و متغيرهاي موجود در آن همچون ويژگـيهـاي زيربنـايي فردي ، مهارتهاي ادراکي ، تصميم گيري، هوش اجتماعي ، توان علمي و پايبندي به اصـول اخلاقـي را به عنوان متغيرهاي مستقل در شناسايي نيازهاي آموزشي گروههاي شـغلي قضـات در مجتمـع هـاي قضائي استان تهران در نظر مي گيرد و به اين سوال اساسـي پاسـخ مـي دهـد کـه : نيازهـاي آموزشـي گروه هاي شغلي قضات با استفاده از رويکرد شايستگي در مجتمع هاي قضائي استان تهران کداماند؟ مروري بر مباني نظري آموزش و مفهوم نيازسنجي آموزشي آموزش ميتواند به عنوان فرايند اکتساب توانايي يا نگهداري و حفظ توانايي موجود تعريف شود.
روش مورد استفاده در اين مطالعه ، شامل شناسايي شايستگيهاي کليدي کارکنـان، ترسـيم مـدل سلسـله مراتبـي معيارهـا و شـاخص هـاي نيازسنجي، به کارگيري تکنيک فرايند تحليل سلسله مراتبي ارزيابي و رتبه بندي کارکنان از ديدگاه شاخص هاي شايستگي و شناسايي نيازهاي آموزشي کارکنـان بـر مبنـاي تحليـل ، (سلسـله مراتبـي) فاصله موجود کارکنان با رتبه هاي برتر در شايستگيها است .