چکیده:
با توسعه فنآوری و افزایش نقش آن در علوم دیگر، حوزه آموزش و یادگیری نیز از این موضوع تأثیر پذیرفتهاند و مفهومی به نام یادگیری الکترونیک پدید آمده است. همچنین با توجه به اهمیت آموزش در حوزه مدیریت منابع انسانی و توسعه مهارتهای منابع انسانی سازمان، لزوم به کارگیری یادگیری الکترونیک در سازمانها بیش از پیش احساس میشود. در این تحقیق به بررسی دلایل مرتبط با منابع انسانی و ماهیت آموزش که مانع اجرای این طرح در سازمانها میشوند پرداخته میشود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقهای توصیفی است. ابزار گردآوری تحقیق پرسشنامهای با مقیاس طیف لیکرت است که میان کارکنان 12 سازمان دولتی شهرستان سمنان توزیع شده است. روایی و پایایی این ابزار به ترتیب توسط نظر خبرگان و آلفای کرونباخ تأیید شده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم تجزیه و تحلیل شدند. در نهایت اهمیت موانع به ترتیب بار عاملی که کسب کردهاند مورد بحث قرار گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
موانع يادگيري الکترونيک توسط محققين ديگـري در شش گروه به شکل زير طبقه بندي شده است (ميلنبرگ و برگ، ٢٠٠٥، ٣٢): زمان و مزاحمت هاي محيطي: اشاره به ميزان زماني دارد که يادگيرندگان براي ايـن روش يـادگيري صرف ميکنند و هم چنين عواملي که در حين يادگيري به اين روش ممکـن اسـت حـواس آنهـا را پرت کند.
در اين تحقيق براي هرکدام از اين دسته بنديها، موانعي به شرح زير مطرح شده است : کمبود مشاوران آکادميکي که بتوانند به صورت برخط مشاوره دهند آماده نشدن به موقع مطالب درسي آشنا نبودن مدرسين با اين شيوه از آموزش نبود درک صحيحي از اين روش سختي برقراري ارتباط با کارکنان مديريتي و آکادميک نداشتن سيستم بازخورد مناسب پايين بودن کيفيت مطالب ارائه شده به صورت برخط نبود تعامل کافي بين يادگيرندگان کمبود مشارکت يادگيرندگان در فرايند آموزش مشکل متفاوت بودن زبان يادگيرندگان و زبان مطالب ارائه شده ترس از فن آوري و ابزار جديد پايين بودن توانايي استفاده از نرمافزارها پايين بودن انگيزه شخصي يادگيرندگان براي استفاده از اين روش ترس از ايجاد مانع در زندگي شخصي به دليل قابـل اسـتفاده بـودن ايـن روش از يـادگيري در محيط منزل وجود موانعي که در حين يادگيري برخط ، از طريق محيط بيرون ايجاد ميشوند دسترسي نداشتن برخي از يادگيرندگان به اينترنت موانع زير توسط محققان ديگري براي پيادهسازي يادگيري الکترونيک مطرح شده است (ذوالقـدري و ملاحي، ٢٠١٣، ١٧٧١): نبود حمايت مديريتي نبود امکان برگزاري کارگاه به صورت مجازي نبود انگيزه براي يادگيرندگان نبودن افرادي که همواره براي رفع اشکال يادگيرندگان به صورت برخط آماده باشند.