چکیده:
بررسی تحقیقات انجامشده در حوزه اکوسیستم کارآفرینی نشان میدهد این مطالعات گرفتار برخی ضعفهای عمده در ابعاد نظری و روش شناختی است. این مشکلات باعث شدهاند تا پژوهشگران به استفاده از مدلهای ارایه شده توسط برخی محققان و نهادهای بین المللی روی بیاورند که معمولا با ماهیت جغرافیایی- منطقهای تحقیقات متناظر نیستند. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن تحلیل کمیت و کیفیت مطالعات انجام گرفته در حوزه اکوسیستم کارآفرینی، بازیگران کلیدی این اکوسیستم و نقشها و روابط آنها شناسایی و بررسی شود. تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی است و با توجه به روش اجرا، مطالعه سیستماتیک تلقی میشود که با روش فراتحلیل کیفی انجام شده است. از میان مقالات قابل دسترس، هفتاد مورد که دارای شرایط لازم بودند انتخاب شدند و در تحلیلها استفاده شد. نتایج به دست آمده از بررسی چارچوب نظری و روش شناختی مقالات در تطبیق با اصول پارادایم اکوسیستم کارآفرینی نشان میدهد بیشتر مطالعات انجام گرفته در این حوزه از نظر چارچوب ایدیولوژیک و ابزار و روش مورد استفاده دارای نواقص اساسی است که ریشه این شکاف بیشتر بهدلیل عدم درک کافی محققان حوزه کارآفرینی از مفهوم اکوسیستم است. همچنین، نتایج تحلیل کیفی مطالعات بیانگر این است که اکوسیستم کارآفرینی از نه بازیگر که در دو سطح و شش حوزه عمده فعالیت میکنند تشکیل شده است که حضور و دامنه فعالیت این بازیگران بسته به سطح توسعه مناطق متفاوت است.
Review of studies on entrepreneurship ecosystem shows that these studies suffer from some major weaknesses in theoretical and methodological aspects. These problems have led researchers to use the models presented by some researchers and international institutions which usually does not correspond to the regional nature of the research. In this paper, the key elements of entrepreneurship ecosystems and their role have been identified by studying the subject literature and presented a model for solving some problems.
خلاصه ماشینی:
با وجود درک اهميت رويکرد اکوسيستمي به کارآفريني، بررسي تحقيقات انجام شده در اين حوزه نشان ميدهد اين مطالعات گرفتار برخي ضعف هاي عمده در زمينۀ شناسايي و به کارگيري بازيگران اين اکوسيستم در بررسيهاي علمي و تعيين نقش هاي آن ها ميباشند، که محققان را با مشکلاتي مواجه کرده است .
با توجه به اهداف مقاله که شناسايي عناصر اکوسيستم کارآفريني و ارائۀ الگويي جامع با رويکرد فراتحليل کيفي مطالعات انجام شده در اين حوزه است ، سعي شد تا جست وجوي مقالات به صورت جامع انجام شود.
اين دسته از مطالعات نسبت به سه گروه قبلي با ديدي سيستماتيک تر به اکوسيستم کارآفريني نگريسته اند، اما از آنجا که سطح تحليل آن ها فقط شامل منابع اسنادي همراه کارشناسان يا منابع اسنادي به همراه کارآفرينان بوده ، نتايج ارائه شده در اين مقالات به ترتيب نظريه محور و تجربه محور بوده است .
اين نوع مطالعات نيز از ارزش بسيار زيادي براي بررسي اهميت و نوع عملکرد يک عنصر در اکوسيستم کارآفريني به لحاظ توجه به جزئيات برخوردارند؛ اما مشکل آن ها عدم رعايت رويکرد سيستمي و ارتباط ميان عناصر اکوسيستم است .
نتايج به دست آمده از بررسي چارچوب نظري و روش شناختي مقالات در تطبيق با اصول پارادايم اکوسيستم کارآفريني نشان ميدهد بيشتر مطالعات انجام گرفته در اين حوزه از نظر چارچوب ايدئولوژيک و ابزار و روش مورد استفاده داراي نواقص اساسي است .
تلاش براي ايجاد اکوسيستم کارآفريني شکاف نظري ديگري است که مطالعات انجام گرفته در اين حوزه گرفتار آن اند.
استفاده از مدل هاي ارائه شده براي اکوسيستم کارآفريني از جملۀ اين مشکلات است .