چکیده:
برزخ و تحولات نفسانی انسان در آن، یکی از بحثبرانگیزترین مسائل فلسفی-کلامی است و شناخت ماهیت انسان در برزخ، تأثیر بسزایی در گستردگی و حل مباحث مرتبط با سعادت و شقاوت و استکمال انسان خواهد داشت. برزخ به لحاظ رتبۀ وجودی فراتر از ماده و فروتر از عقل و به لحاظ ویژگیها و پیامدها، از هر دو طرف بهرهمند است. از نگاه علامه حسنزاده آملی، روح انسان پس از مفارقت از بدن مادی، در قالب حیات آخرتی متناسب با ملکات نفس حضور مییابد و علم و عمل مهمترین نقش را در اشتداد وجودی انسان دارد. این مقاله با روش تحلیلی و با بررسی عالم مثال و تکیه بر نگاه علامه حسنزادۀ آملی، میکوشد تصویر روشنی از ارتباط میان ماهیت انسان و فرجامشناسی او در عالم برزخ با علم و عمل او در دنیا ارائه دهد. بررسی و تحلیل این موضوع در اندیشۀ ایشان، این دستاورد را به همراه داشت که بدن مثالی همواره همراه انسان بوده و شکل و صورت و مقدارِ مجرّد از ماده و لوازم آن دارد. نیز نفس با رسیدن به حدی از تکامل میتواند بدن طبیعی را رها کرده، با بدن مثالی که انفکاکناپذیر از نفس است، در برزخ نیز تکامل و ماهیتی متأثر از علم و عمل داشته باشد.
Barzakh (the intermediate world between this world and afterlife) and psychological changes therein is a controversial issue in Islamic philosophy and theology. Knowledge of the nature of man in barzakh will have a tremendous impact on solutions to issues of happiness and misery as well as human perfection. As to existential degrees, barzakh is lower in existential strength and intensity than intellect and higher than matter, and as to its characteristics and consequences, it enjoys those of both sides. According to Ḥasanzādih Āmulī, the human soul is embodied in an afterlife body in proportion to its psychological characters. The intensity of one’s existence is due to knowledge and actions. Adopting an analytic method and by considering the imaginal world (‘ālam al-mithāl) in Ḥasanzādih Āmulī’s view, this paper seeks to provide a clear picture of the relation between the human nature and his eschatology in the world of barzakh, on the one hand, and his this-worldly knowledge and actions, on the other hand. We conclude that the imaginal body always accompanies man, with abstract shapes, forms, and sizes; that is, those that are detached from matter. Moreover, after reaching a degree of perfection, the soul can leave the natural body, and in barzakh it can undergo perfections through knowledge and action.
خلاصه ماشینی:
علامه حسنزاده با نگاهی بهشدّت عملگرایانه و مبتنی بر فضائل اخلاقی و حکمت عملی به این موضوع پرداختهاند که بررسی این نگاه و اندیشه نو اهمیت بسیار دارد؛ ازاینرو با توجه به جایگاه زندگی پس از مرگ و اعتقاد به معاد به عنوان یکی از اصول اساسی اسلام، در این مقاله کوشیدهایم با بررسی دیدگاه ایشان به روش تحلیلی، ثابت کنیم بدن مثالی همواره همراه انسان است و همچون بدن طبیعی، شکل، صورت و مقدار دارد؛ ولی مجرد از ماده و لوازم آن است و نفس با رسیدن به حدی از تکامل میتواند بدن طبیعی را رهاکرده و با بدن مثالی که انفکاکناپذیر از نفس است، پس از مرگ نیز در برزخ تکامل یابد و ماهیّتی متأثر از علم و عمل داشته باشد؛ ازاینرو به نظر میرسد ایشان با نگاهی بهشدّت عملگرایانه و مبتنی بر فضائل اخلاقی و حکمت عملی به این موضوع پرداختهاند.
بر این اساس میتوان گفت صفات انسان دنیایی در عالمِ پس از مرگ نیز به همراه او هست و افزون بر آنها صفات دیگری را در اثر تکامل برزخی به دست میآورد؛ ازاینرو صور مثالی عالم برزخ از شئون نفس ناطقه و قائم به وجود نفس هستند و رابطه نفس با آنها به نحو ملکیت حقیقی خواهد بود (حسنزاده آملی، 1381، ج5، ص 281)؛ بدین معنا که نفس تمام بدن است که با یکدیگر متحدند و به علت وحدت شخصی به طور ذاتی در یکدیگر تصرف دارند (حسنزاده آملی، 1380، ج1، ص 308؛ صدرالدین شیرازی، 1422ق، ص 210؛ حسینی اردکانی، 1375، ص 408)؛ بنابراین روح به اعتبار ربوبیتش که پیوسته تدبیر بدن را بر عهده دارد، همان حقیقت انسانی است و هیچگاه عاری از بدن نیست و در هر نشئه، بدنی بر وفق همان خواهد داشت که این بدنها در طول یکدیگر هستند و تنها تفاوت آنها در نقص و کمال خواهد بود (حسنزاده آملی، 1380، ج1، ص 306).