چکیده:
ویژگیهای بستر جغرافیایی و محیطی یک منطقه، نقش بنیادین در نحوۀ شکلگیری استقرارهای انسانی و تداوم حضور آنان در آن منطقه دارد. طبیعت امکاناتی را در اختیار انسان قرار میدهد و انسان براساس شناخت خود از آن امکانات در راستای اهداف خود بهرهبرداری کرده و بدینسان رابطۀ متقابل انسان و طبیعت شکل میگیرد. میزان کیفیت و نحوۀ شکلگیری استقرارهای انسانی و نوع کاربری آنها بر حسب ویژگیهای محیطی، شکلدهندۀ مبحث بومشناسی با هدف شناخت میزان رابطۀ متقابل انسان و محیط است. مقاله پیش رو حاصل پژوهش میدانی در خصوص شناسایی محوطههای اشکانی با توجه به اطلاعات موجود، بررسی مولفههای زیست محیطی و موثر در روند شکلگیری استقرارگاههای این دوره در بخش میانی کریدور کپهداغ-آلاداغ است. این بستر جغرافیایی منطبق بر درۀ ساختمانی اترک ـ کشفرود است. در این پژوهش محوطه-های اشکانی از طریق بررسی باستانشناختی، مطالعۀ تطبیقی سفالینههای سطحی محوطهها شناسایی و شرایط زیست بوم استقرارگاهها مورد بررسی قرار گرفتهاست. هدف این بررسیها شناخت رابطۀ زیست بوم منطقه با سکونتگاههای اشکانی بوده است و در نهایت نتایج یافتههای باستانشناسی این پژوهش همراه با اطلاعات جغرافیایی و آماری در محیط نرمافزاریGIS پردازش شده تا بتوان نسبت به چرایی و چگونگی شکلگیری این محوطهها در بستر تاریخی دورۀ اشکانی آگاهی یافت.
Abstract The characteristics of the geographical and environmental context of an area have a fundamental role in shaping human settlements and their continued presence in that area. Nature provides human resources and human beings utilize those facilities in accordance with their own purposes, thus forming the interrelation of man and nature. The quality and form of the formation of human settlements and their type of use in terms of environmental characteristics, which form the basis of the topic of ecology, is aimed at understanding the relationship between human and environment. The present paper is the result of a field study on the identification of Parthian sites, the study of environmental and effective components in the process of forming the establishment of this period in the middle section of the Kopeh-Dagh/Aladagh Corridor. This geographic location is in accordance with the Atrak Valley of the building. In this research, the identification of Parthian sites was carried out through an archaeological survey, a comparative comparison of sculptural pottery on the surface of the sites and the study of the ecosystem of the region. Its aim is to understand the relationship between the ecosystem and the peripheral settlements. Finally, the archaeological findings of this study, along with geographic and statistical information, have been processed in the GIS software environment, to understand the nature of the formation of these sites in the historical context of the Parthian period and the cultural relations of the Parthian period.
خلاصه ماشینی:
براي نيل به اين مقصود، نتايج يافته هاي باستان شناسي اين پژوهش همراه با اطلاعات جغرافيايي و آماري در محيط نرم افزاري GIS پردازش گرديد تا بتوان نسبت به چرايي شکل گيري اين محوطه ها در بستر تاريخي دورة اشکاني در بخش مياني کريدور کپه داغ /آلاداغ آگاهي يافت .
خاک مناسب ، شرايط زمين ريخت مساعد (توپوگرافي) و دسترسي به منابع آبي مهمترين ويژگي اين نهشته ها در منطقۀ مورد مطالعه بوده و اين امر در مکان گزيني محوطه هاي اشکاني نقش مهمي داشته اند.
بر اين اساس ، ميتوان گفت که سازندهاي مساعد، سبب تأمين منابع آبي و خاک مناسب در منطقۀ مورد مطالعه شده و اين امر از جمله دلايل موثر در شکل گيري استقرارگاه هاي اشکاني در اين منطقه بوده است .
جدول ٣: تعداد و درصد محوطه هاي اشکاني در جهات شيب Table 3: Number and percentage of Parthian sites in slope directions جهت شيب تعداد سايت درصد (به تصویر صفحه مراجعه شود) علاوه بر هيدرولوژي و اشکال زمين ريخت شناسي، عوامل ديگري مانند پوشش گياهي، خاک، منابع آب سطحي و زيرسطحي، تحت تأثير اقليم قرار دارند.
جدول ٥: پراکنش و درصد محوطه هاي باستاني در طبقات خاک منطقۀ مورد مطالعه Table 5: Distribution and percentage of ancient sites in the studied regional soil classes (به تصویر صفحه مراجعه شود) ٥- بحث و نتيجه گيري يکي از اهداف اصلي اين پژوهش ، شناخت عوامل مؤثر زيست بوم منطقه هدف ، در شکل گيري محوطه هاي اشکاني و چگونگي توزيع اين محوطه ها در بستر جغرافيايي بخش مياني کريدور کپه داغ - آلاداغ بود.