چکیده:
در مروری بر گونههای مختلف حدیثی، یکی از گونهها، احادیث وجه تسمیه است که بخشی از آن به نامهای خاص ـ مانند نام پیامبران و شخصیتهای قصصی ـ و بخشی دیگر به دایره واژگان مربوط میشود. به خصوص این گونهی اخیر، از آنرو پر اهمیت است که امکان آزمون محتوای آن با روشهای ریشهشناسی وجود دارد. مقاله حاضر در پی آن است که سه لفظ مربوط به زن ـ یعنی «مرأة» به معنای انسان مادینه، «نساء» به معنای جمعِ آن و نام خاص «حواء» به عنوان نخستین زن را از حیث ریشهشناسی بکاود و نشان دهد احادیث وارد شده درباره وجه تسمیه به این الفاظ چگونه ارزیابی میشوند؟ هدف از این پژوهش در سطح محدود؛ نقد محتواییِ این بخش از روایات مربوط به ارزشگذاری جنسیت زن و در سطح گسترده؛ گشودن باب جدیدی از کاربرد زبانشناسی تاریخی در نقد محتوایی حدیث است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، ریشهشناسی با الگوهای معمول در زبانشناسی تاریخیِ سامی است و به تناسب بحث، در سطح محدود از مقایسه محتوای روایات با متون مقدس ادیان پیشین نیز استفاده شده است. از حیث دامنه، محور بحث به طور خاص احادیثی به نقل از امام جعفر صادق (ع) است که در آنها از سه وجه تسمیه مورد اشاره، سخن آمده است. البته در متون غیرِ امامیه نیز مضامین مشابهی نیز از ابنعباس نقل شده که در مقام مقایسه بررسی شده است.
In the review of different types of hadith, one of the species of hadiths is a signification, part of which refers to specific names, such as the name of the prophets, and the characters of the verses, and partly to the vocabulary circle. Especially in this latter case, it is important that it is possible to test its content with root science. The present article seeks to ascertain that the three words related to the woman, "mara", mean the human being, and "nisaa" means its addition, and the special name "ewa" as the first woman in the field of radicalization and to show the traditions How are they evaluated about the meaning of the signifier? The purpose of this research is to limit the content critique of this part of narratives related to the evaluation of the gender of the woman, and to open up a new level of use of historical linguistics in the content critique of the hadith. The method used in this research is rooted in common patterns in the Sami historical linguistics, and, according to the discussion, a limited level of comparison of the content of the traditions with the sacred texts of the earlier religions has also been used. In the domain of the domain, the focus of the discussion is in particular Hadithi, quoted by Imam Ja'far Sadiq (AS), in which they refer to the three aspects of the verse. Of course, in non-Imamieh texts, similar themes have also been narrated from Ibn-Abbas.
خلاصه ماشینی:
نقد سندی احاديث مورد بحث، موضوع اصلیِ پژوهش حاضر نيست، ولی از آن رو که امکان دارد عرضه نتايج نقد محتوايی بر نقد سندی متضمن فوايدی باشد، گزارشی فشرده در اين باره ارائه میگردد: در سند حديثهای مربوط به وجه تسميه در هر سه لفظ، نام علی بن ابیحمزه بطائنی ديده میشود 1 که ابنفضال او را به عنوان «کذّاب متهم» معرفی کرده و عياشی يادآور شده است حتی روايت يک حديث از او را حلال نمیشمارد (کشی، 1348ش، 403-404).
3. مقايسه محتوا با مضامين تورات حديث تسميه زن به «مرأة» هم در سخن منقول از امام صادق (ع) (صدوق، 1385ق، 1: 16-17) و هم در خبر منقول از ابنعباس (مرشد بالله، 1422ق، 2: 129؛ ماوردی، 1407ق، 78؛ ابنعساکر، 1415ق، 69: 102؛ سيوطی، 1314ش، 1: 52)، بر اين مضمون متفق است که زن از آن رو «مرأة» ناميده شده که از «مَرء» آفريده شده است؛ مشخص است که مرء به معنای انسان نرينه در اينجا اشاره به حضرت آدم (ع) است.
در جستوجو از ريشه سامی، بايد گفت ريشه اين واژه در سامی باستان به صورت /*marʔ-/ يا /*ma(:)riʔ-/، يعنی بسيار نزديک به صورت عربی آن، بازسازی شده و برای آن افزون بر معنای محوری «مرد، انسان نرينه»، گسترشهای معنايی مانند «سرور، پسر و شوهر» نيز در برخی زبانهای سامی نشان داده شده است (Orel & Stolbova, 1995, No. 1740; Dolgopolsky, 2008, No. 1469).