چکیده:
زمینه و هدف: پس از فروپاشی خانواده بر اثر طلاق اعضای آن تجارب بسیار دردناکی از سر می گذرانند از این خانواده گاهاً فرزندانی به جای می ماندکه در معرض آسیبها متعددی می باشند که نیازمند حمایتند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل و تولید ادبیات نظری برای حوزه آموزش و پژوهش جهت سیاست گذاری متصدیان امر از یک سو از سوی دیگر در نظر دارد شالوده علمی جهت مطالعات آتی در راستای سیاستگذاری حمایت از فرزندان خانواده های فرو پاشیده در اثر طلاق را فراهم آورد. روش: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد است.مشارکتکنندگان26 از نفر فرزندان خانواده های طلاق گرفته 16-28 سال که با نمونهگیری هدفمند انتخاب، همچنین از مصاحبه نیمه ساختمند به عنوان ابزار گردآوری داده های پژوهش استفاده شد. برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از روش زاویه بندی (مثلث سازی) شامل سه تکنیک کنترل، مقایسههای تحلیلی و تکنیک ممیزی بهره گرفته شده. دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که: فرزندان طلاق مسائلی را همچون «مسائل روحی و عاطفی، مشکلات در ارتباط برقرار کردن با جامعه، طرد شدن از جامعه، و..». را گزارش کردهاند؛ عمدترین نتایج: نتایج تحلیل داده های مربوط به فرزندان خانواده های طلاق پنج عامل تعیین کننده حمایتی در راستای سیاستگذاری حمایتی از فرزندان خانواده های طلاق شامل؛1) هراس از طرد و استیضاح اجتماعی، 2(تهدید مالی، 3) ناکارامدی و سوءکارکرد نهادی، 4) ضعف آموزش، مهارت و مشاوره، 5) تهدید ثبات وضعیت را آشکار ساخت.
Problem statement: Each member of the family goes through a very painful experience after the collapse of the family due to divorce. From these families, sometimes children are left who are exposed to various injuries and tensions and they need support, therefore it is necessary to pay attention to its study. Objective of the research: The present study was conducted in the field of education and research to policy-makers. It intends to provide a scientific basis for future studies in order to support family members (children) suffering from divorce Methodology: The present study is a qualitative and data-based method. The participants were 26 children of divorced families who were selected according to their theoretical competence and the use of purposive sampling. Also, semi-structured interviews were used as a tool for collecting research data and the data were analyzed according to a procedure based on the basic theory in three stages of open, selective and axial coding. Findings and Main Results: The results of data analysis of children of divorced families Five determinants of support in line including; 1) Fear of social exclusion and interpellation, 2- Financial threat, 3) Inefficiency and institutional malfunction, 4) Weakness of education, skills and counseling, 5) Threat of stability of the situation has been revealed. Also, the storytelling of supportive policy for the children of divorced families are presented based on the identified and analyzed factors, which can be achieved at the end of the findings in the form of the final model of the research.
خلاصه ماشینی:
این مقاله مستخرج از رساله دکتری سید عزیز رفعتی اصل با عنوان : ارائه مدل و تدوین راهکارهای حمایتی برای خانواده های فرو پاشیده شده در اثر طلاق (در شهر تهران سال ٩٩) رشته جامعه شناسی گرایش گروه های اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است .
سؤالی که در پژوهش حاضر به عنوان راهنمای فرایند پژوهش دنبال خواهد شد به شرح زیر است : فرزندان خانواده های طلاق به چه نحو تجربۀ مربوط به این رویداد را گزارش می کنند، این تجربه چه گونه هایی از تهدید و آسیب های مرتبط با طلاق را آشکار می کند و در این راستا، آنان چه راهبردهای کنشی را در برابر تهدیدات به کار می گیرند و نهایتا خواستار چه حمایت هایی هستند؟ بیشتر پژوهش های انجام شده در حوزۀ طلاق بر جنبه های منفرد از پدیده طلاق متمرکز است : کوهن ١ (٢٠٠٢) در مطالعه ای ، نحوۀ کمک به کودکان و خانواده ها در مقابله با طلاق را بررسی کرده است .
تقریبا هیچ کدام از مطالعات انجام شده قبلی - چه در داخل و خارج از کشور - بر نیازهای فردی و اجتماعی و آسیب های اجتماعی و فردی و روان شناختی خانواده های فروپاشیده در اثر طلاق به شکلی جامع و به گونه ای که بتواند به یک سیستم حمایتی یا راهکار و سیاست حمایتی منجر شود، تمرکز نکرده و در حقیقت جنبه هایی از این پدیده را به شکل منفرد بررسی کرده اند؛ بنابراین در تحقیق حاضر تلاش شده است بر اساس تجربۀ زیستۀ فرزندان طلاق ، یک مدل و نقشۀ جامع از حمایت های مورد نیاز تدوین شود.
Van de Weijer, Thornberry, Bijleveld & Blokland 3.