خلاصه ماشینی:
بوزان و ویور در فصل اول،ابتدا نظریههای امنیت بین المللی را مرور کرده و در خلال آن، نظریههای نئورئالیسم را که بسیار دولت محور و قدرت(عینی)گراست بررسی میکنند.
Inclusion وجوه تمایز مورد نظر لیک و مورگان بحث دقیقی را ارایه نمیکنند؛اما این نکته مهم را یادآور میشوند که هر دو رهیافت وجوه مشترک منطقهای را تحت الشعاع علایق ملی و استیلای بین المللی قرار دادهاند.
همه این نکات، هنوز مشخص نکردهاند که ماهیت اجزا و دلالتهای اساسی نظریه بوزان و ویور کدامند؟آن دو این مهم را در سومین فصل بخش اول مورد توجه قرار داده و در خصوص چیستی نظریه خود به بحث و تحلیل پرداختهاند.
بوزان و ویور در انتهای بخش اول چنین نتیجه میگیرند که آینده امنیت بین المللی،تابعی از شیوه آرایش قدرت در سطح منطقهای است و این مناطق هستند که منظومه قدرت را شکل میدهند.
از نگاه بوزان و ویور مهمترین نکته که در تحلیل تحولات آسیای جنوبی مانند پاکستان و هند مهم است،ربط وثیق قطبهای قدرت در این منطقه با قدرتهای فرامنطقهای است.
به عنوان مثال سنخیت راهبردی پاکستان با کشورهایی چون ایران و عربستان سعودی و نیز مبادلات بسیار مهم هندوستان و اسراییل سبب شده است تا نتوان این قدرت را بدون توجه به سایر قدرتها در نظر گرفت.
بوزان و ویور بدون اینکه خود متوجه شوند اقرار میکنند که اغلب اختلافات خاورمیانه،منشأ داخلی نداشته است و در بحرانهای اساسی منطقه مانند مسأله اعراب-اسراییل،کویت و جنگ عراق با ایران،نقش عوامل بین المللی و منطقهای بسیار مهمتر بوده است.
6. رهاورد نظری بوزان و ویور واپسین بخش کتاب«مناطق و قدرتها»،نتیجهگیری و یافته نویسندگان کتاب از مقایسه مسایل امنیتی مجموعههای منطقهای است.