چکیده:
فدراسیون روسیه بعنوان وارث اصلی اتحاد جماهیر شوروی، پس از تجربه سالهای بحرانآمیز دهه نود، اینک بدنبال احیای جایگاه خویش در نظام بینالملل بعنوان قدرتی بزرگ، مدرن و هنجارمند برآمده و سعی در بازیابی موقعیت گذشته شوروی در خاورمیانه دارد. این کشور با سیاستی کاملا عملگرا سعی در کسب سود بیشینه در تعاملات خود با همه بازیگران منطقه داشته و با انعطافپذیری بالایی این هدف را دنبال میکند. گروههای جهادی نیز اگرچه بازیگرانی غیردولتی به شمار میروند، اما در خاورمیانه اهمیت بسیار بالایی دارند و روسیه نیز ناگزیر از تنظیم روابط خود با این بازیگران برای اثرگذاری در این منطقه حساس است. پژوهش حاضر بدنبال یافتن ریشههای نگاه روسیه به گروههای جهادگرا و بطور مشخص حزبالله لبنان در غرب آسیا بوده و این هدف را در بررسی جامع سیاست خارجی این کشور در مقیاس بینالمللی و منطقهای و همچنین فرهنگ راهبردی و مسائل اجتماعی آن جستجو میکند. پرسش اصلی این مقاله، این است که آیا در نگاه روسیه نسبت به گروههای جهادگرای سنی وشیعی بویژه حزب الله لبنان تفاوت وجود دارد و اگر چنین تفاوتی وجود دارد علت اصلی آن چیست. فرضیه این مقاله آن است که سیاست خارجی روسیه پدیده ای چندضلعی و ماتریسی با درایه های گوناگون است که بر اساس تعاریف روسی از منافع و تهدیدات این کشور، داده هایی با پیچیدگی فراوان به سیستم بین الملل می دهد. روسیه در سطح نظام بین الملل به دنبال مرزبندی با غرب و اتحاد استراتژیک با شرق بوده و در سطح منطقه ای نیز در غرب آسیا اهدافی از جمله مقابله با طرحهای غرب در این منطقه، مبارزه با تروریسم، کسب منافع اقتصادی و ارتقای وجهه بین المللی خود را با رویه هایی همچون عدم ورود به فاز منازعه با رژیم اسرائیل، حفظ ارتباط با همه بازیگران مشروع سیاسی، نگاه احتیاط آمیز و توام با حذر به جنبشهای اسلامی از جمله حزب الله و انعطافپذیری بالا در سیاست خارجی دنبال میکند.
After experiencing the critical era of the 1990s,the Russian Federation as the main heir to the former Soviet Union is now trying to restore its place in the international system as a normalized great power in a bid to restore the previous status of the USSR in the Middle East. Following a totally pragmatic and flexible policy, Russia attempts to obtain the maximum benefits in its relations with other regional actors. Although the Jihadi groups are non-state actors, they are perceived to play a prominent role in the Middle East. Therefore, Russia is obliged to inevitably adjust its relations with these groups to influence this strategic region. The Current research is aimed at finding the reasons behind the Russiaian policies toward Jihadi groups, specifically Hezbollah in West Asia . Accordingly, the international and regional foreign policy of Russia as well as its strategic culture and social affairs are investigated. With a thorough understanding of Russia’s international place, mindset, and policy toward each group and their corresponding bases are investigated.