چکیده:
کتاب نهجالبلاغه مجموعهای از فصیحترین و بلیغترین سخنان منتسب به امیر مومنان علی (علیه السلام) است که بسیاری از معارف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی آن حضرت را در برمیگیرد. یکی از ویژگیهای بارز سخنان حضرت علی (علیه السلام) بهرهگیری از اخبار غیبی است که در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی، کمیت و کیفیت آن در نهجالبلاغه مورد بررسی قرار میگیرد. آن حضرت در 110 موردی که به این موضوع پرداخته است، گاهی به طور مطلق از آگاهی از غیب خبر میدهد، گاهی به منبع علم خویش (تعالیم نبوی) اشاره میکند و گاهی (حدود 90 مورد) مصادیق مغیبات را برمیشمارد که به پنج دسته قابل تقسیم است: 1. حقایقی از عالم خلقت، نظیر معارف مافوق بشری درباره خداوند، موجودات مجرّد و شگفتیهای علوم؛ 2. ضمایر و حالات درونی افراد؛ 3. آغاز آفرینش هستی؛ 4. سرنوشت امّت اسلام از جنگهای مقارن حکومت آن حضرت تا ظهور منجی آخرالزمان (عجّل الله -تعالی فرجه الشریف) و 5. وقایع پس از دنیا و عوالم برزخ و قیامت.
The noble book Nahj al-Balaghah is the most eloquent collection
of sayings attributed to Imam Ali (AS). It includes much
of his cultural, political, social and military knowledge. One
of the distinct features of Imam’s words is the use of the ghayb
(unseen) news in Nahj al-Balagha, that would be investigated
here quantitatively and qualitatively. In Nahj al-Balaghah
110 such cases refer to the ghayb; He sometimes absolutely
informs of the ghayb, sometimes refers to the source of his
knowledge (prophetic teachings), and sometimes presents the
instances of the ghayb (in 90 cases), dividing into five categories:
1) The facts of the universe, such as superhuman knowledge
about God, simple beings and the wonders of science;
2) the personality and inner states of men; 3) the beginning
of the creation of the universe; 4) the destiny of the Islamic
community during the wars coincided with his caliphate until
the Reappearance of the Savior Apocalypse (AS), and 5) the
events after of the world and in the worlds of Purgatory and
the Resurrection.
خلاصه ماشینی:
با توجه به چهار نوع «حضور» چهار نوع غیب وجود دارد (مصطفوی، 1360: 7، 290) معنای اصطلاحی «غیب» نزد مفسّران قرآن توسعهیافته معنای لغوی است؛ یعنی چيزی كه مورد حسّ و درک انسان نیست (طبرسی، 1372: 1، 120؛ طباطبایى، 1417: 1، 46) ایشان در مصادیق آن موارد متعدّدی را بر اساس آیات قرآن ذکر نمودهاند، نظیر خداوند متعال (حربی، 1405: 2، 611 به نقل از مجاهد)، صفات الهی (مقاتل، 1، 30؛ ابنأبىحاتم، 1، 36 به نقل از عطاء بن أبیرباح)، دین الهی (تسترى، 1، 26)، وحی (ابوالفتوح رازى، 1، 103 به نقل از ابنجریج)، قرآن (مقاتل، 1، 81 به نقل از زرّبنحبیش؛ حربی، 1405: 2، 612؛ ابوالفتوح رازى، 1، 118 به نقل از عاصم بن أبیالنجود)، بهشت، دوزخ، رستاخیز، وعده و وعید (قمى، 1367: 1، 30؛ ابنقتیبه، 1378: 41 به نقل از قتاده؛ طبری، 1412: 1، 78)، قَدَر (ابن أبى حاتم، 1، 36 از قول زید بن أسلم؛ ابنعطیه، 1، 84)، مهدی غایب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و زمان ظهور او (صدوق، 17؛ بحرانى، 1، 124، بر اساس حدیث جابر بن عبدالله از رسولالله (صلی الله علیه و آله) و احادیث داود بنکثیر رقّی و یحیی بن ابوالقاسم از امام صادق (علیه السلام)) 1_2_«غیب» در نهجالبلاغه مفهوم «غیب» در نهجالبلاغه کاربرد گستردهای دارد.
مجموع آنها در پنج گروه قابل تقسیم است: 1) حقایق عالم خلقت که فارغ از زمان و مکان است؛ 2) مکنونات ضمیر و حالات درونی انسانها؛ 3) رخدادهای گذشته دور و آغاز آفرینش؛ 4) سرنوشت امّت اسلام و وقایع آینده نزدیک (عصر حضور امیرمؤمنان (علیه السلام)) یا آینده دور (پس از شهادت آنحضرت تا قیام آخرین منجی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) و 5) حوادث بعد از دنیا (عوالم برزخ و قیامت).