چکیده:
در مطالعه چگونگی چیدمان استقرارها در یک منطقه، نقش محیط و بسترهای آن در یک چشم انداز جغرافیایی مورد توجه است. در مدل استقرار، بیشترین توجه به جغرافیای طبیعی و ارتباط انسان ها با مکان یابی و زندگی در منطقه جغرافیایی معطوف شده است. در این پژوهش از منابع باستان شناسی و جغرافیایی برای تحلیل الگوی استقرار جوامع باکون زاگرس مرتفع استفاده خواهد شد. بنابراین پرسش های پژوهش عبارتنداز: کدام عوامل بر ماهیت و نوع الگوهای مکان گزینی در محوطه های باکون زاگرس مرتفع موثر بوده اند؟ تاثیر این عوامل برروی تعداد محوطه ها چگونه است؟بر این اساس ابتدا با توجه به ماهیت کاربردی موضوع و مولفه های مورد بررسی روش پژوهش، نگارندگان بعد از طراحی نظری موضوع که شامل بررسی مبانی نظری و بازدید از محوطه ها بود، به مطالعه اسناد و مدارک حاصل از بررسی ها و کاوش های باستان شناختی خواهند پرداخت. درمجموع در این محدوده، ۱۰۶ محوطه مربوط به دوره باکون شناسایی شد. از متغیرهای مهم و اساسی در ارزیابی و مطالعه استقرارها چندین متغیر مانند ارتفاع از سطح دریا، دوری یا نزدیکی محوطه ها به مسیرهای ارتباطی و منابع آبی، امکان دسترسی به زمین های زراعی، نوع پوشش گیاهی، شیب و جهت شیب به عنوان متغیرهای مستقل و مساحت محوطه های دوره باکون به عنوان متغیرهای مستقل و مساحت محوطه های دوره باکون به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است. در ضریب همبستگی، رابطه متغیرها بین ۱+ تا ۱- است؛ هرچه رابطه متغیرها به ۱+ نزدیک تر باشد نشان از همبستگی بالا، و هرچه به صفر نزدیک تر شود، همبستگی کمتر است و اگر منفی باشد، نتیجه آن برعکس است. نتایج نشان می دهد فاصله محوطه ها تا منابع آب، جاده ها و نوع کاربری اراضی بیش از سایر عوامل با پراکنش محوطه های باستانی در منطقه زاگرس مرتفع تاثیر گذاشته اند.
خلاصه ماشینی:
بنابراین پرسشهای پژوهش عبارتنداز: کدام عوامل بر ماهیت و نوع الگوهای مکانگزینی در محوطههای باکون زاگرس مرتفع مؤثر بودهاند؟ تأثیر این عوامل برروی تعداد محوطهها چگونه است؟بر ایناساس ابتدا با توجه به ماهیت کاربردی موضوع و مؤلفههای مورد بررسی روش پژوهش، نگارندگان بعد از طراحی نظری موضوع که شامل بررسی مبانی نظری و بازدید از محوطهها بود، به مطالعۀ اسناد و مدارک حاصل از بررسیها و کاوشهای باستانشناختی خواهند پرداخت.
از متغیرهای مهم و اساسی در ارزیابی و مطالعۀ استقرارها چندین متغیر مانند ارتفاع از سطح دریا، دوری یا نزدیکی محوطهها به مسیرهای ارتباطی و منابع آبی، امکان دسترسی به زمینهای زراعی، نوع پوشش گیاهی، شیب و جهت شیب بهعنوان متغیرهای مستقل و مساحت محوطههای دورۀ باکون بهعنوان متغیرهای مستقل و مساحت محوطههای دورۀ باکون بهعنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است.
از متغیرهای مهم و اساسی در ارزیابی و مطالعۀ استقرارها چندین متغیر مانند: ارتفاع از سطح دریا، دوری یا نزدیکی محوطهها به مسیرهای ارتباطی و منابع آبی، امکان دسترسی به زمینهای زراعی، نوع پوشش گیاهی، شیب و جهت شیب بهعنوان متغیرهای مستقل و مساحت محوطههای دورۀ باکون بهعنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شده است.
(رجوع شود به تصویر صفحه) ضریب همبستگی پیرسون بین مساحت محوطههای منطقه با عامل جهات شیب محل قرارگیری محوطهها 058/0 را نشان میدهد (جدول 1).
برای این متغییر ضریب همبستگی پیرسون 114/0 را نشان میدهد (جدول 1) که این رقم، رابطۀ سطح معنادار مستقیم و پایینی را بین مساحت محوطههای منطقه با عامل فاصله از منابع دائمی آب نشان میدهد و بیشتر محوطهها نزدیک به آب هستند.