چکیده:
هدف: مدیریت سرمایه در گردش، بخش حیاتی مدیریت مالی شرکتهاست که با سودآوری نیز ارتباط دارد و بیانگر سلامت مالی شرکت است. از آنجا که محیط تجاری ایران و همچنین وضعیت اقتصادی و سیاسی حاکم در ایران، با بسیاری از کشورها تفاوت دارد، بر آن شدیم تا بهطور خاص و بهصورت کیفی، الگویی برای نحوه مدیریت سرمایه در گردش در ایران تدوین کنیم.
روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار و ابزار مصاحبه عمیق استفاده شده است. به همین منظور، با 26 نفر از اعضای هیئتمدیره، مدیران، معاونان و مشاوران مالی شرکتهای موجود در 10 صنعت فعال بورس اوراق بهادار تهران، مصاحبه شد.
یافتهها: در این پژوهش، علاوه بر عوامل مؤثر بر مدیریت سرمایه در گردش (عوامل بیرونی شامل قیمت جهانی کالا، عوامل کلان اقتصادی، شرایط سیاسی، نقش دولت، تأمینکنندگان، صنعت و عوامل درونی شامل عوامل مالی، سازوکارهای حاکمیت شرکتی، هیئتمدیره، اعتبار شرکت، نوع کالا، نوع فروش، سیاست تقسیم سود، حجم تولید، سیاست اعتباری شرکت، ریسک غیرسیستماتیک، عمر شرکت و موقعیت جغرافیایی) و پیامدهای حاصل از مدیریت بهینه سرمایه در گردش (بهبود وضعیت نقدینگی، افزایش سودآوری، افزایش سهم بازار، افزایش اعتبار شرکت و بقای شرکت)، مواردی مانند شرایط زمینهای و راهکارهایی برای بهبود مدیریت بهینه سرمایه در گردش (مدیریت، ساختار هیئتمدیره، تشکیل کمیته ریسک، پیشبینی بودجه، تدوین نظامنامه مالی برای هر صنعت، انجام حسابرسی داخلی و حسابرسی عملیاتی، مشارکت صنعت با دانشگاهها و مراکز علمی و انجام کارهای تحلیلی)، ارائه شده است. موانع و مشکلاتی که صنایع و شرکتها در ایران برای پیادهسازی بهینه مدیریت سرمایه در گردش دارند، نیز ارائه شده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش، بیشترین عامل تأثیرگذار بر مدیریت سرمایه در گردش، از شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و نقش دولت نشئت گرفته است که میتوان با تدوین برنامههای بلندمدت اقتصادی و در نظر گرفتن شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، زمینه لازم برای بهبود مدیریت سرمایه در گردش را فراهم کرد. یافتههای پژوهش، برای مدیریت بهینه سرمایه در گردش، دید وسیعتری در اختیار مدیران و معاونان مالی قرار میدهد.
Objective: Working capital management is a vital part of corporates' financial management, which is also related to profitability and reflects the financial health of the company. Since Iran's business environment, as well as its prevailing economic and political conditions, are different from some other countries, it was decided to specifically examine how to manage working capital in Iran qualitatively. Methods: In this study, a qualitative content analysis method and in-depth interview tools were used and for this purpose, 26 board members, managers, deputies and financial advisors of companies in 10 listed industries of Tehran Stock Exchange were interviewed. Results: In this study, in addition to the factors affecting working capital management (external factors including: global commodity prices, macroeconomic factors, political conditions, the role of government, suppliers, industry; and internal factors including: financial factors, corporate governance mechanisms, board of directors, Company credibility, type of goods, type of sales, dividends policy, production volume, company's credit policy, non-systematic risk, company's life, geographical location) and consequences of optimal working capital management (improving liquidity, increasing profitability, developing market share, improving Company's credibility, company's survival), some factors such as background conditions (economic structures, cultural structures and state's actions) and strategies to improve optimal working capital management (management, board structure, establishing risk committee , budget forecasting, financial regulation for each Industry, conducting internal audits and operational audits, industry's partnerships with universities and scientific centers, and conducting analytical work) are provided. Obstacles and problems that industries and companies encounter in Iran for the optimal implementation of working capital management are also presented. Conclusion: According to the research findings, the most influential factor on working capital management is made by the economic and political conditions of the country and the role of the government, which can be provided by developing long-term economic plans according to the political and economic conditions of the country. Besides, research findings also provide managers and financial deputies with a broader perspective for optimal working capital management.
خلاصه ماشینی:
يافته ها: در اين پژوهش ، علاوه بر عوامل مؤثر بر مديريت سرمايه در گردش (عوامل بيروني شامل قيمت جهاني کالا، عوامل کـلان اقتصادي ، شرايط سياسي ، نقش دولت ، تأمين کنندگان ، صنعت و عوامل دروني شامل عوامـل مـالي ، سـازوکارهاي حاکميـت شـرکتي ، هيئت مديره ، اعتبار شرکت ، نوع کالا، نوع فروش ، سياست تقسيم سود، حجم توليد، سياست اعتباري شرکت ، ريسک غيرسيسـتماتيک ، عمر شرکت و موقعيت جغرافيايي ) و پيامدهاي حاصل از مديريت بهينه سرمايه در گردش (بهبود وضعيت نقدينگي ، افزايش سودآوري ، افزايش سهم بازار، افزايش اعتبار شرکت و بقاي شرکت )، مواردي مانند شرايط زمينه اي و راهکارهـايي بـراي بهبـود مـديريت بهينـه سرمايه در گردش (مديريت ، ساختار هيئت مديره ، تشکيل کميته ريسک ، پيش بيني بودجه ، تدوين نظام نامه مالي براي هر صنعت ، انجام حسابرسي داخلي و حسابرسي عملياتي ، مشارکت صنعت با دانشگاه ها و مراکز علمي و انجام کارهاي تحليلي )، ارائه شده است .
دوم ، شـواهد پژوهش نشان خواهد داد که تا چه اندازه ، شرايط اقتصادي و سياسي و به طور کلي عوامل برون شرکتي مي توانند بر نحوه مديريت سرمايه در گردش شرکت ها اثرگذار باشند که اين موضوع به عنـوان يـک دسـتاورد علمـي مـي توانـد اطلاعـات سودمندي در اختيار مديران مالي ، اعضاي هيئت مديره ، مديران عامل شرکت ها، سرمايه گذاران ، قانون گذاران بازار سـرمايه و ساير استفاده کنندگان اطلاعات حسابداري قرار دهد و در نهايت ، معرفي حوزه جديد پژوهشي براي پژوهشگران مـالي و حسابداري ، به خصوص افرادي که در حوزه مطالعات بازار سرمايه فعاليت دارند.
Samson, Mary, Yemisi & Erekpitan 7.
Sathyamoorthi, Mbekomize, Mapharing & Selinkie 11.