چکیده:
معرفت و تقوا رابطهای متقابل یا دوسویه دارند. اختلاف حکما دربارۀ مسئلۀ تأثیر معرفت بر تقوا، در اصلِ این اثرگذاری است که بعضی آن را پذیرفته و بعضی منکر آن هستند. اما در مورد عکس این رابطه، یعنی تأثیر تقوا بر معرفت، و به ویژه، در مورد اینکه تقوا مولّد یا زمینهساز چه نوع معرفتهایی میتواند باشد، میان آنان اختلاف نظر وجود دارد. پرسشی که در این قسمت به ذهن میرسد این است که در بحث تأثیر تقوا بر معرفت، کدام یک از معرفت نظری و یا عملی تحتتأثیر تقوا قرار خواهد رفت؟ شهید مطهری به عنوان اندیشمند معاصر مسلمان معتقد است تقوا میتواند فقط در عقل عملی مؤثر باشد و تأثیری بر عقل نظری ندارد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای با استناد به مبانی دینی به نقد دیدگاه شهید مطهری میپردازد. یافتههای تحقیق نشان میدهد اموری مانند تجربۀ عرفانی عرفا، حکم وجدان، عمومیت نصوص دینی، فلسفۀ آفرینش، قوس صعود و عمومیت تجلی بر تأثیر تقوی بر معرفتهای نظری و عملی دلالت میکند.
خلاصه ماشینی:
پرسشی که در این قسمت به ذهن میرسد این است که در بحث تأثیر تقوا بر معرفت، کدام یک از معرفت نظری و یا عملی تحتتأثیر تقوا قرار خواهد رفت؟ شهید مطهری به عنوان اندیشمند معاصر مسلمان معتقد است تقوا میتواند فقط در عقل عملی مؤثر باشد و تأثیری بر عقل نظری ندارد.
پرسش مهم این است که در این تأثیر، کدام یک از معرفت نظری یا عملی مقصود هستند؟ آیا این تأثیر هر دو قسم نظری و عملی را دربرمیگیرد و یا یکی ازآن دو مراد است؟ به بیان دیگر، وقتی خدای تعالی با شرط تقوا، وعدۀ اعطای علم و فرقان و نور معرفت میدهد، آیا مرادش هر نوع معرفتی است یا به معرفت خاصی نظر دارد؟ اندیشمندان مختلفی به این سؤالات پاسخ دادهاند و ضمن توجه به کلیّت این بحث، مطلق معرفت را به عنوان تأثیرات تقوا طرح کردهاند.
البته شاید نتوان در هر مرتبهای از تقوا هر نوع معرفتی را انتظار داشت، اما فیالجمله باید پذیرفت كه بخشی از معارف ناشی از رعایت تقوا در مراحل عالیاش ناظر به علوم مكاشفه و آشنایی با حقایق و اسرار تجلیات الهی است و لزوماً به حوزۀ احكام عقل عملی ربطی ندارد، هر چند هر معرفت شهودی جدیدی میتواند در زندگی و اعمال انسان تأثیر بهسزا داشته باشد چنان كه در بحث آثار معرفت در تقوا بدان خواهیم پرداخت.
برخی اندیشمندان دینی مانند شهید مطهری دربارۀ تأثیر تقوا بر معرفت، به یکی از مصادیق آن یعنی عقل عملی معتقد بوده و عقل نظری را از این تأثیر خارج میدانند.