"آیا در اسلام اینقدر بر «رسم رفاقت»تاکید شده، که همسر خود را به خاطر هوس دوست طلق دهند؟ و همچنین،آیاتجلیل از این رسم لوطیها،در شأن یک نویسنده مذهبی هست؟ نکته دیگر:در هر صورت، زن این داستان هم «وسیله»ای است برای امتحان میزان رفاقت مردان خلاصهء داستان:مردی چهل ساله،بیست سال است که مرید مرشد شده است. مشکل داستان:تا آخر حل نشده باقی میماند:آیا عقده مرد برطرف شده یا اینکه موقتا به حالوروز زن گردو فروش رحم کرده است؟بیشتر به نظر میرسد که مرد،به خاطر شوهردار ودن زن گردو فروش از این کار منصرف میشود چرا که در اوایل داستان هم،از زن گردو فروش میپرسد:«اول بگو ببینم،تو دختری یا خانمی؟» همین ایراد باعث میشود که در داستان،شاهد تحول خاصی نباشیم:عقده مرد برطرف نشده است،زن گردو فروش از تصمیم خود برای نمایش بدنش در مقابل پول برنگشته است،و مرد،هنوز هم از زنان شوهردار پرهیز میکند. 9-داستان«غیرقابل چاپ» مشخصات کلی:گونه:طول 15 صفحه-زمان بیان داستان: ماضی-زاویه دید:اول شخص مفرد-شخصیتها:چندین نفر(یک ناشر(راوی)،منشی و آبدارچی او،وزیر[فرهنگ]،رئیس اتحادیه ناشران و... این همه مقامات فاسد،همه هم از لحاظ اخلاقی،در کدام حکومت و دولتی به سر میبرند؟باید به انتظار نشست تا خود سید مهدی شجاعی،از مجموعه داستان جدیدش،سخن بگوید هرچند که او،در عالم مطبوعات،نویسندهای کمرنگ استـ نقد داستان:مشکل داستان،ناشری است که نمیخواهد نمایشنامهای را چاپ کند. نگاهی کلی: نوع نگاه شجاعی،به زنان دراین مجموعه،بسیا قابل تأمل است: در کل 9 داستان این مجموعه،تنها سه زن هستند که تقریبا مشکلی ندارند،زن مرشد در داستان«چشم در برابر چشم»و خانم منشی داستان«غیرقابل چاپ»همسر مرد داستان«لباس خواب صورتی»هم،با اینکه زنی سالم است،اما به خواستهای شوهرش توجهی ندارد."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)