چکیده:
قرآن از ویژگیها و قابلیتهای کلام عرب به بهترین شیوه استفاده کرده است. تناسب که همشکلی و همآهنگی در کلام است و آن را زیباتر، دلنشینتر و مؤثرتر میکند، در بالاترین حد خود در قرآن وجود دارد. از جمله موارد تناسب در فواصل یعنی حروف پایانی آیات است که باعث نظمبخشی و همبستگی آیات یک سوره میشود. از اهمیت همآهنگی و تناسب فواصل آیات آن است که هر کجا این هماهنگی با قواعد و هنجارهای لفظی و ادبی آنها در تضاد بوده، ساختارشکنی کرده و فراهنجاریهایی ارائه کرده است که چشم و گوش هر قاری و شنوندهای را مجذوب خود ساخته است. اما جای این سؤال وجود دارد که آیا این ساختارشکنیها در گونههای محدود و مشخصی قابل ساماندهی است؟ علت این تغییرات چیست؟ آیا به جهت تناسب و رعایت فواصل است یا جنبه معنایی دارد؟ این مقاله گونههای تغییرات و ساختارشکنیهای ادبی، بلاغی و واژگانی را در پنج دسته «افزایش حرف»، «حذف حرف و کلمه»، «تقدیم و تأخیر»، «معادلگزینی» و «ترجیح بعضی صیغهها و ترکیبها» ساماندهی کرده است. همچنین به شیوه توصیفی-تحلیلی-انتقادی سعی شده است گزارشی از دیدگاههای اصلی موجود که یا جانب تناسب و رعایت فواصل یا معنا و محتوا را گرفتهاند، بیان گردد. جنبه نوآورانه مقاله آن است که از طریق موردپژوهی انتقادی در تفسیر تسنیم و با روش تفسیر قرآن به قرآن، هدف از ساختارشکنی در پایان آیات را جنبه زیباشناسانه تناسب ثابت کرده است؛ گرچه نمیتوان جانب معناشناختی آن را نیز کاملا نادیده گرفت و برای همه موارد قاعدهای کلی بیان کرد.
Proportion and harmony in words make it more beautiful, pleasant and effective and this feature is present in the Qur'an, which is the miracle of the word, at the highest level. The Qur'an uses the features and capabilities of the Arabic language and it has reached the highest possible level. In cases where the harmony and appropriateness of the intervals of the verses are in contradiction with their verbal and literary rules and norms, it has deconstructed and has provided metaphors Which fascinates the eyes and ears of every reader and listener to the extent that in his mind the question arises whether these deconstructions can be organized? Are these changes in order to fit and observe the distances or is it semantic? What is the position of Qur'anic scholars against these metaphors? In this article entitled "Reorganization of views and types of verbal and literary deconstruction in the distances of the Qur'an" and has processed information in a descriptive-analytical-critical way until the five types of "letter addition", "letter and word deletion", "submission and delay", "equivalence selection" and "preference of some forms and combinations" have been revealed and below each, many examples of verses should be categorized. By reporting the main views that have either taken the side of appropriateness and observance of distances or meaning and content, an attempt has been made to achieve a correct view through a critical case study in Tasnim's interpretation. Accordingly, the purpose of these deconstructions can be considered as the aesthetic aspect .
خلاصه ماشینی:
پس از فراء نیز میتوان از نحویان و مفسران دیگری از جمله زجّاج (م ٣١١هـ) (١٤٠٨، ١: ٢١٢) و ابن سیده اندلسی (م ٤٥٨هـ) نام برد که این تغییرات را در کتاب های خود به دلیل توافق و تناسب فواصل دانسته اند.
نظام الدین حسن بن محمد نیشابوری (م ٨٥٠هـ) نیز بسیاری از دگرگونیهای پایان آیات را به دلیل تناسب فواصل میداند، مثلاً در تفسیر آیه «کأّنهُمْ أعْجازُ نخْلٍ مُّنقعرٍ» (قمر،٢٠) و «کأّنهُمْ أعْجازُ نخْلٍ خاویۀٍ» (حاقه ،٧) که صفت نخل در اولی مذکر و در دومی مؤنث آمده است ، علاوه بر توجیه معنایی بر اسم جنس بودن نخل ، به این مطلب هم اشاره میکند که در هر دو سوره به مقتضای فواصل سوره آمده است (نیشابوری١٤١٦، ٦: ٢٢٠؛ همچنین ر.
زرکشی (م ٧٩٤هـ) با وجود اینکه چندین سال بعد از ابن صائغ زنده بوده ، گویا کتاب او را ندیده و خود ٢٠ مورد از این تغییرات را در ١٢ گروه در «البرهان فی علوم القرآن » ذکر کرده است .
قرآن به عنوان سخن خداند ظرفیت قبول چندین احتمال را در یک مورد مشخص دارد و به همین دلیل ابن صائغ در پایان موارد ٤٠ گانه خود مینویسد: «در توجیه خروج از اصل (ادبی) در آیات مذکور، امور دیگر به همراه مراعات تناسب ممتنع نیست ؛ زیرا همان گونه که در حدیث نیز آمده است قرآن کتابی است که عجایبش تمام نمیشود» (سیوطی، بیتا، ٢: ٢٧٨؛ ١٤٠٨، ١: ٣١).