چکیده:
منظومۀ عاشقانۀ « جمال و جلال» اثری ناشناخته از قرن هشتم و نهم هجری است که سرایندۀ آن نیز بطور کامل شناخته شده نیست، تنها نام او «محمد» و زادگاهش «نزلآباد» بطور قطع مشخص است و به همین دلیل به «محمد نزلآبادی» مشهور شده است. این منظومه در بحر خفیف ( فاعلاتن مفاعلن فاعلن) سروده شدهاست و نگارش آن در سال 808 هجری قمری به پایان رسیده است.
در این مقاله که به روش کتابخانهای نگاشته شدهاست، علاوه بر معرفی این منظومه و سرایندۀ آن ،به بررسی سبک شناسی این منظومه پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که عشق و موضوعات مربوط به آن برجسته ترین درونمایۀ این اثر است ولی درونمایه های فلسفی، عرفانی و اخلاقی نیز در این منظومه دیده میشود. از نظر زبانی و ادبی، اثری ساده و روان است که تنها در ابیات آغازین بخشها و در موضوع توصیف طلوع و غروب آفتاب (که تقلیدی از نظامی است) اندکی به تکلف گرایش پیدا میکند.
The love poem "Jamal wa Jalal" is an unknown work from the eighth and ninth centuries AH, the author of which is not fully known. Has become famous. This poem has been written in the light sea (Fa'latan, Ma'a'lan Fa'lan) and its writing was completed in 808 AH.
In this article, which is written in a library method, in addition to introducing this system and its poet, the stylistics of this system have been studied. The results of research show that love and related topics are the most prominent themes of this work, but philosophical, mystical and moral themes are also seen in this system. Linguistically and literaryly, it is a simple and fluent work that is only slightly inclined to the task in the opening verses of the sections and in describing the sunrise and sunset (which is an imitation of the Nezami ).
خلاصه ماشینی:
ir) A study of the stylistics of the lyric poem "Jamal and Jalal" by Mohammad Nazlaabadi 1 Roghayeh Noormohammadi , Abdul Hossein Farzad2(correspondent author) Abstract: The love poem "Jamal wa Jalal" is an unknown work from the eighth and ninth centuries AH, the author of which is not fully known.
(صفحه ١٣٩،ابيات : ٣٤٣٧- ٣٤٥٠) در اين منظومه ، غزلهاي عاشقانه اي(٦مورد) که سرودة خود محمد نزل آبادي هستند، ديده ميشود، اين غزلها علاوه بر عاشق و معشوق (ص ٣٣ ) از زبان سه وزير از وزيران پنج گانه (غزل گفتن ديندار، ص :١١وغزل خواند مدبر،ص : ٢١وغزل خواند منهي، ص : ٢٤) و دو غزل بدون خطاب (صص ١٢٨و ١٣٠) و حتي يک قصيده از شاعري به نام جمالي (ص ١٦٤) و يک مسدس نيز از زبان مهرآراي وزير ذکر شده است .
البته در قالب مثنوي، به علت طولاني بودن زمان سرودن اثر، طبيعتاً شاعر نميتواند در تمامي زمان سرودن اثر خويش در يک وضعيت روحي و عاطفي پايدار بماند تا درنتيجه وزن مخصوص به حالت دروني خود و اثر را انتخاب کند، همچنين به علت طولاني بودن اين قالب ، ممکن است موضوعات گوناگوني در مثنوي ديده شود، مانند وجود مضامين عرفاني در همين مثنوي جمال و جلال که در اين صورت شاعر ميتواند براي جبران اين نقيضۀ موسيقايي، از شگردهاي مختلفي مثلاً آوردن قالب غزل در ميان اثر يا انتخاب واژگان متناسب با موضوع سخن در جايگاه رديف و قافيه استفاده کند.