چکیده:
در این پژوهش به عوامل اجتماعی موثر بر نگرش افراد به مقوله طلاق (مورد مطالعه زنان متأهل اسلام آباد غرب) پرداخته ایم. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با توجه به کمی بودن پژوهش و ماهیت موضوع مورد مطالعه روش پیمایش به عنوان روش اصلی این پژوهش با رعایت اصول متدولوژیک انتخاب گردیده است. جامعه پژوهش شامل 22215 نفر از زنان متآهل شهرستان اسلام آباد غرب می باشد. که از این میان 190 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شده است. مهمترین نتایج بدست آمده از این پژوهش عبارت بودنداز: تفاوت عقاید زمینه ی تغییر نگرش به طلاق را مهیا می سازد. همسانی های فکری و عقیدتی بین زوجین لازمه بقا و تداوم زندگی را فرض می کند و بالعکس، وجود برخی ناهمسانی ها باعث وجود اختلاف و گسست روابط در زندگی تلقی نموده که بتدریج زمینه را برای وقوع طلاق فرام می آورد. با افزایش (یاکاهش) سن شاهد تغییر نگرش افراد به مقوله طلاق هستیم. درآمد بیشتر زنان، احتمال بی ثباتی ازدواج را افزایش می دهد. اشتغال زنان نقش قابل توجهی را در توصیف نگرش به طلاق بازی می کند. نتایج نشان داد دخالت دیگران با نگرش به طلاق ارتباط معنی داری دارد. براساس نظریه شبکه قوی بودن شبکه خویشاوندی و دخالت دیگران در زندگی زوجین، می تواند از طریق سلب قدرت تصمیم گیری از زوجین، سبب بروز اختلافات خانوادگی گردیده، احتمال جدایی و طلاق را افزایش دهد.
In this research, Social factors affecting the attitude of individuals towards divorce (Case study: married women in Islamabad gharb) have been investigated. This is an applied research. Due to the quantitative nature of the research and the nature of the subject, the method of Survey as the main method of this research has been selected by observing the methodological principles. The population of the study consisted of 22215 married women in Islamabad gharb. Among them, 190 people were selected as sample using simple random sampling method and a questionnaire was used to collect data. The most important results of this study were: the difference between the ideas of the change in attitudes toward divorce. The assumptions of thought and beliefs between couples presuppose the survival and continuity of life, and vice versa, the existence of some inequalities leads to the divorce and division of relationships in life, which gradually leads to divorce. By increasing (or decreasing) age, we are witnessing a change in the attitude of individuals towards divorce. More income women increase the probability of marital instability. Women's employment plays a significant role in describing the attitude of divorce. Also, the results showed that the involvement of others with the attitude toward divorce has a significant relationship. According to the network theory, the strength of the kinship network and the involvement of others in the life of couples can lead to family disputes by eliminating the decision-making power of couples, increasing the likelihood of separation and divorce.
خلاصه ماشینی:
نتايج به دست آمده از اين پژوهش نشان داده است متغيرهاي برآورده نشدن انتظارات از نقش همسري، خشونت شوهر، عدم صداقت همسر و عدم مشورت در امر زندگي با ميزان گرايش زنان به طلاق رابطه معنادار و مستقيمي دارند.
قطبي و همکاران (١٣٨٦) پژوهشي با عنوان وضعيت طلاق و برخي عوامل مؤثر بر آن به انجام داده اند؛ که از مهم ترين نتايج پژوهش مي توان به ارتباط معني دار بين بروز طلاق با متغيرهايي چون : دخالت ديگران در زندگي زوجين ، عدم تفاهم ، عدم توافق اخلاقي و عقيدتي زوجين ، تفاوت سني زوجين و بيماري هاي رواني اشاره کرد.
در پژوهش حاضر، برآورده نشدن انتظارات ، دخالت هاي ديگران ، تضعيف نقش عاطفي، تغيير معيارهاي ازدواج ، سن ، ميزان تحصيلات ، وضعيت درآمد و شغل به عنوان متغير مستقل سنجيده شده است ؛ و متغير وابسته ، نگرش به طلاق است .
با توجه به نتايج به دست آمده جدول (٤) مقدار معناداري محاسبه شده بين دو دامنه که برابر با ٠/٠٠٠ ميباشد و چون اين عدد کوچک تر از ٠/٠٥ است که با اطمينان ٩٥% مي توانيم فرض H٠ را رد کنيم لذا بين دو متغير دخالت هاي ديگران و نگرش افراد به مقوله طلاق ارتباط معني داري وجود دارد.
با توجه به شدت همبستگي به دست آمده ما که برابر با ٠/٣٦٠ است ، لذا همبستگي مثبت با شدت متوسط و با جهت مستقيم بين دو متغير دخالت هاي ديگران و نگرش افراد به مقوله طلاق وجود دارد؛ لذا بر اين اساس فرضيه شماره (٢) تأييد مي شود.