خلاصه ماشینی:
"حتی گفته میشود که وجود پیامبر یا مراد برای سالکان،و الگوهای برتر در اشعار یا نوشته نویسندگان مرد،نمود آنیما است،که در ظاهر پیر بر آنها جلوه میکند.
در ضمن حکایت مرد اعرابی،مولوی با تمسک به حدیثی که آنرا از پیامبر(ص)نقل میکند(و البته در اسناد این حدیث،به حضرت رسول (ابهام وجود دارد)حدیث:انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل:زنان بر عاقلان غلبه میکنند و جاهلان بر زنان غلبه میکنند)به ابیات زیر گریز میزند: «گفت پیغمبر که زن بر عاقلان غالب آید سخت و بر صاحبدلان باز بر زن جاهلان غالب شوند کاندر ایشان تندی حیوان است بند18» و باز از قول پیامبر در شعر خویش بهره میبرد: «آنکه عالم بندهء گفتش بدی «کلمینی یا حمیرا»میزدی19» مولوی در جاهای مختلف از زنان بزرگ یاد میکند و آنهارا میستاید.
و با توجه به آیه «هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها» میگوید: «چون پی«یسکن الیها»ش آفرید کی تواند آدم از حوا برید20؟!» یادآور میشود که چهبسا ابیاتی متفاوت با شواهد ذکر شده در مثنوی دیده میشود؛اما بنای این مبحث بر کلیت نظر شاعر است،که منش و خصایل وی در زندگی مؤید این وجه است.
گنبد هفتم،روز جمعه:بهرام نزد دختر پادشاه اقلیم پنجم(ایران) میرود و از آن بانو چنین میشنود:مردی پارسا،با وسوسهء ابلیس،قصد زنان زیبایی را میکند که در باغ او جمع شدهاند و مرد،عاشق یکی از آن زنان شده است.
» تحلیل و بررسی این حکایات: (یادآوری میشود که در دیگر گنبدها نیز حضور زن قابل بررسی است؛ اما موارد ذکر شده مجال بیشتری جهت بررسی و بحث موضوع موردنظر به ما خواهند داد."