چکیده:
«احسان» یکی از مفاهیم ارزشمند اخلاقی است که در تعالیم دین مبین اسلام و ادیان پیشین تأکید جدی و اساسی بر آن شده است. با توجه به متون کتب مقدس میتوان گفت هدف غایی ادیان الاهی، بسط و گسترش نیکوکاری است. در قرآن و کتب عهدین، آیات و تعالیم ارزشمندی ذکر شده است که عمل به هر یک از آنها میتواند انسان را به سرمنزل مقصود راهنمایی کند و مقدمات تقرب وی را به درگاه خداوندی بیش از پیش هموار سازد. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفیتحلیلی و با هدف تطبیق دیدگاه قرآن و کتب عهدین دربارۀ مصادیق «احسان» صورت گرفته است. در نتیجه با توجه به آیات قرآن و تعالیم عهدین، میتوان تصویری روشن از جایگاه واقعی تعالیم قرآنی در نهادینهسازی آموزههای اخلاقی و تأثیر بیشتر آن بر تعالیم عهدین ارائه کرد. نتایج بررسی تطبیقی نشان میدهد مصادیق «احسان» در قرآن و کتب عهدین شامل زکات، صدقه، انفاق، اطعام نیازمندان و محبّت است که میتواند به گروههای مختلف جامعه اختصاص یابد؛ اما تفاوتشان در این است که در قرآن نسبت به کتب عهدین، احسان تنوع بیشتری دارد و بر آن تأکید بیشتری شده است.
Benevolence is one of the valuable moral concepts that has been seriously and fundamentally emphasized in the teachings of Islam and previous religions. According to the biblical texts, it can be said that the ultimate goal of the divine religions is the expansion and extension of charity. In the Quran and the Bible, valuable verses and teachings have been mentioned, the practice of each of which can guide man to his destination and smooth the path for his approach to God more than before. This research has been done based on descriptive-analytical method and with the aim of applying the view of the Quran and the books of the Bible about the examples of "benevolence". As a result, according to the verses of the Quran and the teachings of the Bible, a clear picture of the real position of the Quranic teachings in the institutionalization of moral teachings and its greater impact on the teachings of the Bible can be provided. The results of a comparative study show that the examples of "benevolence" in the Quran and the Bible include zakat (almsgiving), charity, donation, feeding the needy and affection that can be assigned to different groups of society; but the difference is that in the Quran, benevolence is more diverse and emphasized than in the Bible.
خلاصه ماشینی:
بررسي تطبيقي مصاديق «احسان » در قرآن و عهدين 1 * پري فيروزفرد سيد احمد ميريان آکندي ** مرتضي خرمي *** مهدي افچنگي *** [تاريخ دريافت : ۱۳۹۹/۰۶/۰۴؛ تاريخ پذيرش : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷] چکيده «احسـان » يکي از مفاهيم ارزشـمند اخلاقي است که در تعاليم دين مبين اسلام و اديان پيشين تأکيد جدي و اسـاسي بر آن شده است .
نتايج بررسـي تطبيقي نشـان ميدهد مصاديق «احسان » در قرآن و کتب عهدين شــامل زکات ، صــدقه ، انفاق ، اطعام نيازمندان و محبت اســت که ميتواند به گروه هاي مختلف جامعه اختصـاص يابد؛ اما تفاوتشـان در اين اسـت که در قرآن نسبت به کتب عهدين ، احسان تنوع بيشتري دارد و بر آن تأکيد بيشتري شده است .
يکي از مسـائل مهمي که اديان الاهي، به خصـوص دين اسلام ، براي آن اهميت قائل شـده و در معارف قرآني و کتب عهدين نيز به آن توجه شده ، آموزه هاي اخلاقي دربارٔە احســان و نيکوکاري به همنوعان اســت .
در دين مقدس اسـلام ، بر رعايت حال و حفظ حقوق يتيم تأکيد فراوان شـده اسـت ؛ ولي اين توجه و اهميت فقط به اسـلام اختصاص ندارد و در اديان الاهي پيش از اسـلام نيز سـابقه داشته است ، چنان که قرآن کريم مي فرمايد: «و (به ياد آوريد) زماني را که از بني اســرائيل پيمان گرفتيم که جز خداوند يگانه را پرســتش نکنيد؛ و به پدر و مادر و نزديکان و يتيمان و بينوايان نيکي کنيد» (بقره : ٨٣).
يکي از مسائلي که اديان الاهي در اين زمينه براي آن اهميت قائل شده و در معارف قرآني و کتب عهدين نيز به آن توجه شــده اســت ، آموزه هاي اخلاقي دربارٔە احســان و نيکوکاري به همنوعان اسـت .