چکیده:
حاشیهنشین پدیدهای است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی - اجتماعی مانند جریان
سربع شهرنشینی و مهاجرت روستایی و رانده شدن افراد تهیدست شهری به نواحی آسیب پذیر شهری به وجود آمده
است. این مشکل شهری صرفا مسئلهای کالبدی و فیزیکی نبوده و از عوامل کلان ساختاری در سطح ملی و منطقهای
ناشی میشود. و بر همه وجوه پایداری شهری تاثر بسزایی دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش
سطح ابعاد پایدار شهری در محلات حاشیهنشین شهر زابل میباشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر مطالعات
کتابخانهای» اسنادی و میدانی میباشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزارSPSS و مدلFuzzy VIKOR استفاده شده است. نتایج میزان سطح پایداری در محلههای حاشیهنشین شهر زابل از آزمون تی تک نمونهای نشان داد
در همه گویههای ابعاد (پایداری، اقتصادی, اجتماعی, کالبدی» نهادی) کمتر از عدد مطلوبیت ۳ ارزیابی شده و در
سطح آلفای ۰/۰۰۰ معنادار است، در واقع نتایج کویای عدم پایداری مطلوب در محلههای حاشیهنشین شهر زابل می-
باشد. همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یکت طرفه نشان داد، وضعیت پایداری در محلههای حاشیهنشین شهر زابل با
یکدیگر یکسان نیست. بیشترین و کمترین اختلاف میانگین بین این محلههاء متعلق به بعد (اقتصادی) میباشد. در نهایت
جهت رتبهبندی محلات حاشیهنشینی از نظر ابعاد پایداری از مدل Fuzzy VIKOR استفاده کردید. نتایج نشان دادء در
بین محلههای حاشیهنشین مورد نظرء محله شهید سراوانی با مقدار وزن به دست آمده (۱)، بالاترین میزان پایداری و
محله القور آباد و افشار با مقدار وزن به دست آمده ۰/۰۸۷ پایینترین میزان پایداری را به خود اختصاص داده است.
خلاصه ماشینی:
بررسي و سنجش سطح ابعاد پايداري در محلات حاشيه نشين (مطالعه موردي: شهر زابل ) مهدي مباشري گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري، واحد زاهدان ، دانشگاه آزاد اسلامي، زاهدان ، ايران چکيده حاشيه نشين پديده اي است که به دنبال تحولات ساختاري و بروز مسائل و مشکلات اقتصادي – اجتماعي مانند جريان سريع شهرنشيني و مهاجرت روستايي و رانده شدن افراد تهيدست شهري به نواحي آسيب پذير شهري به وجود آمده است .
واژه هاي کليدي: حاشيه نشيني، ابعاد پايدار شهري، محلات ، شهر زابل 13 مقدمه و مباني نظري در سال هاي پاياني هزاره دوم و آغازين سال هاي هزاره سوم ، مسئله حاشيه نشيني، به عنوان يک معضل جهاني، گريبانگير بسياري از کشورهاي در حال توسعه و صنعتي شده است ، بسياري معتقدند که مسئله معيشت ، از مهمترين عوامل پشت پرده و از جمله مهم ترين بازتاب هاي شهرنشيني معاصر، پيدايش و گسترش محله هاي آسيب پذير (سکونتگاه هاي غيررسمي) در مرکز يا پيرامون شهرهاست (يزداني و همکاران ، ١٣٩٨: ٦٠١).
با مطرح شدن توسعه ي پايدار شهري و لزوم توجه به همه ي ابعاد وجودي شهر (اعم از زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي) به عنوان پايه هاي توسعه ي پايدار شهري، مطالعات سکونتگاه هاي غير رسمي وارد دوره ي مطالعاتي جديد و بيشتر در ارتباط با ارزيابي سطح پايداري در اين گونه سکونتگاه ها شد(تولايي و همکاران ، ١٣٩٨: ١).
اين ميزان در همه گويه هاي ابعاد (پايداري، اقتصادي، اجتماعي، کالبدي، نهادي) کمتر از عدد مطلوبيت ٣ ارزيابي شده و در سطح آلفاي ٠/٠٠٠ معنادار است ، در واقع نتايج گوياي عدم پايداري مطلوب در محله هاي حاشيه نشين شهر زابل ميباشد.