چکیده:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی خلاقیت موقعیتی مبتنی بر رویکرد تربیت تأملی بود. رویکرد مقاله حاضر کیفی است و جهت طراحی الگوی خلاقیت موقعیتی از روش داده بنیاد براساس رویکرد اشتراوس و کوربین (1998) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر جهت مصاحبه مقدماتی و شناسایی متون معتبر در زمینه خلاقیت موقعیتی شامل صاحبنظرانی میشد که در حوزه تربیت تأملی و خلاقیت دارای سابقه آموزش و تالیف منابع درسی بودند. این امر منجر به شناسایی منابع معتبر تربیت تأملی، مکتب عمل گرایی و فلسفه برای کودکان و متون قابل استناد یوس شد. یافتههای تحقیق نشان داد که «ارتباط و پیوند، تجربه به مثابه جریان، یکپارچگی درک جهان و جامعه مادگی» به عنوان پدیده محوری بر مبنای شرایط علی «ساماندهی موقعیت و عمل در موقعیت» و از طریق راهبردهای «تحریک انگیزی، تفکر زایشگر، تاکید بر امور متضاد، یادگیری از طریق پایداری، تغییر و بازسازی محیط و گشودگی بیان» و با در نظر گرفتن «زیباسازی زندگی و عوامل اجتماعی و کالبدی» (به عنوان زمینه ی الگو) محقق میشود و منجر به تحقق «توجه به جنبـههای عـاطفی آمـوزش، خلاقیت یکپارچه، تقویت خودارزیابی و انگیزه مشارکت بالا» میگردد.
The purpose of this study was to design a situational creativity model based on the reflective training approach based on data foundation theory. The approach of the present paper is qualitative and to design the situational creativity model, the data foundation method based on the approach of Strauss and Corbin (1998) was used. The statistical population of the present study for the initial interview and identification of valid texts in the field of situational creativity included experts who had a history of training in creativity and writing textbooks in the field of reflective training and creativity. This led to the identification of credible sources of reflective education, the school of pragmatism, and philosophy for children, and texts that could be cited by Joas. Findings showed that "communication and connection, experience as a flow, integration of perception of the world and female society" as an axial phenomenon based on causal conditions Contrasting things, learning is achieved through sustainability, change and reconstruction of the environment and openness of expression, taking into account the beautification of life and social and physical factors (as a model field) and leads to attention to the emotional aspects of education, integrated creativity, strengthening High self-esteem and motivation to participate.
خلاصه ماشینی:
یافته های تحقیق نشان داد که «ارتباط و پیونـد، تجربـه بـه مثابـه جریـان ، یکپارچگی درک جهان و جامعه مادگی» بـه عنـوان پدیـده محـوری بـر مبنـای شـرایط علـی «ساماندهی موقعیت و عمـل در موقعیـت » و از طریـق راهبردهـای «تحریـک انگیـزی، تفکـر زایش گر، تاکیـد بـر امـور متضـاد، یـادگیری از طریـق پایـداری، تغییـر و بازسـازی محـیط و گشودگی بیان » و با در نظر گرفتن «زیباسازی زندگی و عوامل اجتماعی و کالبدی» (بـه عنـوان زمینه ی الگو) محقق میشود و منجر به تحقق «توجه به جنبـه های عـاطفی آمـوزش ، خلاقیت یک پارچه ، تقویت خودارزیابی و انگیزه مشارکت بالا» میگردد.
براساس نتایج تحلیل متون و منابع یوس ، روابط بین مقوله های اصلی و مقوله هـای فرعی نشان دهنده این واقعیت اسـت ابتـدا بایـد سـاماندهی موقعیـت و عمـل در موقعیـت بـه عنـوان پدیـده محـوری الگـوی خلاقیـت مـوقعیتی عـاملی مهـم در اجـرای خلاقیـت موقعیتی است .
بر این اساس «ارتباط و پیوند، تجربه به مثابـه جریـان ، یک پارچگی درک جهان و جامعه مادگی» به عنوان مقوله محـوری بـر مبنـای شـرایط علـی «ساماندهی موقعیت و عمل در موقعیت » و از طریـق راهبردهـای «تحریـک انگیـزی، تفکـر زایش گر، تاکید بر امـور متضـاد، یـادگیری از طریـق پایـداری، تغییـر و بازسـازی محـیط و گشودگی بیـان » و بـا در نظـر گـرفتن «زیباسـازی زنـدگی و عوامـل اجتمـاعی و کالبـدی» (به عنوان زمینه ی الگو) محقق میشود و منجر بـه تحقـق «توجـه بـه جنبــه هـای عــاطفی آمـوزش ، خلاقیت یکپارچه ، تقویت خودارزیابی و انگیزه مشارکت بالا» میگردد.
John Dewey's theory of art, experience, and nature: The horizons of feeling.
The creativity of action and the intersubjectivity of reason: Mead's pragmatism and social theory.