چکیده:
صدرالمتالهین بهعنوان مبدع مسیله سرنوشتساز و پرکاربرد تشکیک در فلسفه اسلامی شناخته میشود. او با ابتکار مثالزدنی تشکیک را بر پایه اصالت وجود بنا نهاد. امروزه در بین مفسران، تفاسیر متعددی از تشکیک صدرایی وجود دارد. در میان این تفاسیر، تفسیر استاد فیاضی مقارنت ویژهای با وحدت شخصی وجود یافته است. در تفسیر مدعایی ایشان تشکیک به معنای موجودیت همه موجودات به عین وجود واجبتعالی است. در حقیقت یک وجود بسیط و بحت اطلاقی، بیشتر محقق نیست و کثرات علیرغم موجود بودن، وجودی غیر از وجود حقتعالی ندارند و به عین وجود او موجود هستند. بهنظر استاد فیاضی این نظریه، باور نهایی صدرالمتالهین در این زمینه است. ایشان همچنین عباراتی از صدرا که بهمنزله دلیل برای اثبات این تشکیک است را برای اثبات تفسیر مدعایی خود ارایه میدهند. در این عبارات صدرالمتالهین درصدد اثبات موجودیت همه وجودات به وجود خداوند و یا به بیان دیگر، وجود بودن وجود خداوند برای همه موجودات است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی این ادله خواهیم پرداخت.
Sadr al-Muta'allihin is known as the innovator of the fateful and highly useful issue of equivocality in Islamic philosophy. He creatively created equivocality based on the fundamental reality of existence. There are several interpretations among today's philosophers regarding Sadr al-Muta'allihin's theory of equivocality. Among these interpretations, the interpretation of Ayatollah Fayyazi has special connection with the issue of Oneness of Existence. In his interpretation, equivocality means the existence of all beings by the existence of the most high Necessary existent. In fact, there is only One absolute existence, and multiplicities, in spite of their existence, have no existence other than the existence of the Almighty, and they all exist because of his existence. According to Ayatollah Fayyazi, this theory is the final belief of Sadr al-Muta'allihin this issue. He also provides of expressions from Sadr al-Muta'allihin the reason for proving this equivocality to prove his interpretation. In these expressions, Sadr al-Muta'allihin seeks to prove the existence of all beings in the existence of God, or in other words, the existence of God for all beings.
خلاصه ماشینی:
در حقیقت آنها گرچه موجود هستند؛ اما موجودیت آنها به معنای تحقق وجودی در عرض، و یا حتی در طول وجود خداوند نیست؛ بلکه بهمعنای موجودیت به عین وجود حقتعالی است.
در حقیقت صدرالمتألهين از این قاعده برای اثبات این مطلب استفاده کردهاند که همه اشیا به عین وجود خداوند موجود هستند و در غیر این صورت در وجود واجبتعالی جهت امکانی پدید خواهد آمد.
به بیان روشنتر، اگر همۀ موجودات به عین وجود خداوند موجود نباشند، خلف در واجب بودن اوست.
طبق مفاد این قاعده اگر وجودی را از وجود خداوند سلب کنیم، وجود او مرکب از وجود و عدم خواهد بود؛ درحالیکه وجود او بسیط و غیر مرکب است؛ پس نمیتوان هیچ وجودی را از او سلب کرد و لذا وجود او وجود همه اشیاء خواهد بود.
صورت منطقی استدلال ايشان اگر وجود خداوند وجود همة اشیا نباشد از وجود او وجودی موجودات سلب میشود (ایجاب و سلب نقیضین هستند و نقیضان لا یرتفعان) ـ سلب وجود اشیا از وجود بسیط به معنای وجود دو حیثیت در ذات او خواهد بود.
صورت منطقی این استدلال چنین است: ـ بنابر اصالت وجود، همه موجودات به وجود حقیقت وجود ـ طبیعت وجود لا بشرط مقسمی ـ موجود هستند.
ـ بنابراین: همانطور که طبیعت وجود لابشرط مقسمی، از هر قیدی ـ حتی قید اطلاق ـ رها است و صرف الوجود است، و بنابر قاعده «صرف الوجود لا یتثنی و لا یتکرر»؛ صرف الوجود نه تعدد میپذیرد و نه تکرر، هیچ تعدد و تکثری در حقیقت وجود نیست و همه موجودات به وجود واحد واجبتعالی موجود هستند.
ـ بنابراین: وجود خداوند وجود همۀ اشیا است و همه موجودات به عین وجود او موجود هستند.